فصل دوّم: در بيان فضائل اميرالمؤمنين عليه السّلام
بـر اهـل دانـش و بـينش مخفى نيست كه فضائل اميرالمؤ منين على عليه السّلام را هيچ بيان و زبان برنسنجد و در هيچ باب و كتاب نگنجد بلكه ملائكه سموات ادراك درجات او نتوانند كـرد، و فـى الحـقيقة فضائل آن حضرت را اِحْصاء نمودن ، آب دريا را به غرفه پيمودن اسـت . و در احـاديـث وارد شـده كـه مـائيـم كـلمـات پـروردگـار كـه فضائل ما را احصا نمى توان كرد.(5) وَلَنِعْمَ ما قيلَ:
شعر :
كتاب فضل ترا آب بحر كافى نيست
كه تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم
و بـه هـمـيـن مـلاحـظـه ايـن احـقـر را جرئت نبود كه قلم بر دست گيرم و در اين باب چيزى نـويـسم ليكن چون حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام معدن كرم و فتوت است رجاء واثق آن اسـت كـه بـر مـن بـبـخـشـايـد و ايـن مـخـتـصـر خـدمـت را قبول فرمايد. وَما تَوْفيقى اِلا بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَاِلَيْهِ اُنيبُ.
بـدان كـه فـضـائل يـا نـفـسـانـيـّه اسـت يـا بـدنيّه و اميرالمؤ منين صلى اللّه عليه و آله و سـلامَّكْمَل و اَفْضَل تمام مردم بود بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم در اين دو نـوع فـضـايـل به وجوه عديده . و ما در اينجا به ذكر چهارده وجه از آن اكتفا مى كنيم و به اين عدد شريف تبرّك مى جوئيم :