خيانت بنى قريظه و حكم سعد بن معاذ

و نيز در سنه پنج ، غزوه بنى قُرَيْظَه واقع شد و آن (به ضمّ قاف بر وزن جُهَيْنه است ) ؛ چـون پـيـغـمـبر صلى اللّه عليه و آله و سلم از جنگ خندق فارغ گشت به خانه فاطمه عـليـهـاالسـّلام شـد و تـن بـشـسـت و مـجـمـره طـلبـيـد تـا بـخـور طـيـب كـنـد، جـبـرئيل آمد و عرض كرد كه سلاح جنگ باز كردى و هنوز فرشتگان در سلاح جنگند اكنون ساخته جنگ باش و بر يهودان بنى قريظه تاختن فرماى سوگند به خداى من اينك بروم تـا حـصـار ايـشـان را مـانـنـد بـيـضـه مـرغـى كـه بـر سـنـگ شـكـنـنـد در هـم شـكـنـم . پس بـلال از جـانـب پـيـغـمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را ندا داد كه حركت كنند و نماز عصر در بنى قريظه گذاشته شود. پس پانزده روز و به قولى بيست و پنج روز گرد حصار ايشان بودند و هر روز با سنگ و تير حرب قائم بود تا آنكه حق تعالى هَوْلى در دل يـهـودان افـكـنـد و از محاصره اصحاب ايشان را به تنگ آمده بودند از قِلاع خويش به زيـر آمـدند و به حكومت سَعد بن مُعاذ در حقّ ايشان راضى شدند. سعد گفت : حكم من آن است كـه مـردان بـنـى قـريـظـه را بـكـشـيـد و زنـان و كـودكـانـشـان را بـرده گـيـريـد و امـوال ايـشـان را قـسـمـت كـنـيـد. پـس مـردان ايـشـان كـشته گشتند و زنانشان اسير شدند و مالهايشان بهره مسلمانان شد.(242)
قـال اللّه تـعـالى : (وَ اَنـْزَلَ الذَّيـنَ ظـاهـَرُوهـُمْ مـِنْ اَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصيهِمْ وَقَذَفَ فى قُلوبِهِمُ الرُّعْبَ فريقا يَقْتُلُونَ وَ تاءْسِرونَ فرَيقا وَاَوْرَثَكُمْ اَرْضَهُمْ وَدِيارَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ وَاَرْضا لَمْ تَطَؤ ها وَكانَ اللّهُ على كُلِّ شَى ء قَديرا).(243)
و روايـت اسـت كـه در غـزوه خـنـدق تـيـرى بـه رگ اكـحـل سـَعْد بن مُعاذ رسيد خون نمى ايستاد از حق تعالى خواست كه خون بايستد تا انجام امـر بـنـى قـُريظه را بر مراد ديده آن وقت زخم باز شود. اين است كه كار بر مُراد او شد به همان جراحت از جهان فانى درگذشت . رَحْمةُ اللّه عَلَيْهِ.
و نـيـز در سـنـه پـنـج ، مـاه بـگـرفـت جـهـودان مـديـنـه طـاس هـمـى زدنـد و رسـول خـداى صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم نـمـاز خـسـوف گـذاشـت . و هـم در ايـن سال غزوه دومة الجندل پيش آمد.
در آن اراضـى گـروهـى از اشـرار هـمـدسـت شده بر مجتازان و كاروانيان تاختن مى بردند رسـول خـداى صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم در 25 شـهـر ربـيـع الاوّل با هزار مرد رزم آزماى بيرون شده تا بدان نواحى تاختن برد. دزدان رهزن چون اين بـدانـسـتـند بجستند، مسلمانان مال و مواشى ايشان را ماءخوذ داشته براندند و طريق مدينه پـيـش ‍ داشـتـنـد و بـيـسـتـم ربـيـع الثـانى وارد مدينه شدند و (دُومه )(244) مـوضعى است در پنج منزلى شام نزديك (جَبَل طىّ) و مسافتش تا مدينه مشرفه پانزده يـا شـانـزده روز اسـت چـون از سـنـگ بـنـا شـده دومـة الجندل گويند؛ چون كه (جندل ) به معنى سنگ است .