گزاردن طواف و حج از جانب امامان عليهم السلام
و دوم ـ در امر فرمودن آن حضرت به طواف از براى ائمه عليهم السلام :
شـيـخ كـليـنـى روايت كرده از موسى بن القاسم كه گفت : به حضرت جواد عليه السلام عـرض كـردم كـه مـن اراده كـردم كه از جانب شما و پدرت طواف كنم ، بعضى گفتند كه از بـراى اوصـيـاء طـواف كردن جايز نيست ، حضرت فرمود بلكه طواف كن آنچه ممكنت شود هـمـانـا ايـن مـطـلب جـايـز اسـت . راوى گـفـت : بـعـد از سـه سـال ديـگـر خـدمـت آن حـضـرت عـرض كـردم كـه چـنـد سـال قـبـل مـن رخصت طلبيدم از شما در باب طواف كردن از براى شما و پدرت ، شما اذن داديـد مـرا پس من طواف كردم از براى تو و پدرت آنچه خدا خواسته باشد پس واقع شد در دلم چيزى و به آن عمل كردم . فرمود: چه بود آن ؟
عرض كردم : طواف كردم روزى از براى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم ، حضرت تـا اسـم پـيـغـمـبـر شـنـيـد سـه مـرتـبـه فـرمـود صـلى اللّه عـلى رسول اللّه ، پس گفتم : روز ديگر طواف كردم از براى اميرالمؤ منين عليه السلام ، روز ديگر از براى امام حسن عليه السلام ، روز ديگر براى امام حسين عليه السلام ، و هكذا هر روز بـعـد را از بـراى امامى طواف كردم تا روز دهم از براى شما طواف كردم ، اى سيد من ايـن جماعت را كه ذكر مى كنم آنچنان كسانى هستند كه ولايت ايشان را دين خود قرار داده ام . حـضـرت فـرمـود: در ايـن هـنـگـام مـتـديـن شـدى بـه ديـنـى كـه قـبـول نـمـى كـنـد حق تعالى از بندگان غير آن را، پس گفتم : و بسا باشد كه از براى مـادرت فـاطـمـه صـلوات اللّه عـليـها طواف كردم و بسا هم طواف نكردم . حضرت فرمود: بـسـيـار كـن ايـن كـار را هـمـانـا ايـن كـار افـضـل چـيـزهـايـى اسـت كـه بـه آن عمل مى كنى ان شاء اللّه .(16)