هفتم ـ در اخبار آن حضرت است از ملاجم

( فـِى الْبِحار عَن مَجالِسِ الْمُفيد مُسْنَدا عن سُدَيْرِ الصَّيْرَ فى قالَ: كُنْتُ عِنْدَ اَبِى عَبْدِاللّهِ عليه السلام وَ عِنْدَهُ جَماعَةٌ مِنْ اَهْلِ الْكُوفَةِ فَاَقْبَلَ عَلَيْهِمْ وَ قالَ لَهُمْ حَجُّوا قَبْلَ اَنْ لاتَحُجُّوا؛ )
يـعـنـى در ( بـحـار ) از ( مجالس ) شيخ مفيد رحمه اللّه با سند از سدير صـيرفى منقول است كه گفت : بودم نزد حضرت صادق عليه السلام و نزد آن جناب بود جـمـاعتى از اهل كوفه پس رو كرد به ايشان و فرمو: حج برويد پيش از آنكه حج نتوانيد بـرويـد، قـَبْلَ اَنْ يَمْنَعَ الْبَرجانِيَّةُ؛ علامه مجلسى در بيان اين كلمه فرموده : يعنى حج كـنـيـد پـيـش از آنـكـه بـيـابـان مـخـوف شـود و مـمـكـن نشود سير كردن در آن و گويا ( البـرجانيه ) كه آخرش ياء با دو نقطه است غلط دانسته اند و صحيحش را با باء يك نـقطه دانسته اند و آن را دو كلمه دانسته ( البرّ ) يعنى بيابان و ( جانبه ) و لكـن از بـعـضـى از اهل تحقيق نقل شده كه ( برجانيه ) معرّب بريطانيه است كه بـريطانيا باشد يعنى حج كنيد پيش از آنكنه دولت بريطانيا مردم را منع كند. بعد از آن ، حـضـرت فـرمـود: حـج كـنـيـد پـيش از آنكه خراب شود مسجدى در عراق مابين درخت خرما و نـهـرهـا، حـج كنيد پيش از آنكه بريده شود درخت سدرى در زوراء كه واقع است بر ريشه هـاى نـخـله اى كـه حضرت مريم چيده است از آن رطب تازه . پس وقتى كه اينها واقع شد از حـج كردن ممنوع مى شويد و ميوه ها كم مى شود و خشكسالى در شهرها پديد آيد و مبتلا مى شويد به گرانى نرخها و ستم كردن سلطان و فاش شود در ميان شما ظلم و ستم يا بلا و وبـا و گـرسـنـگـى و رو آورد بـه شـمـا فـتـنه ها از جميع آفاق . پس واى بر شما! اى اهـل عـراق ! هـنـگـامـى كـه بـيـايـد بـه سـوى شـمـا رايـتـهـا و عـلمـها از خراسان و واى بر اهل رى از ترك و واى بر اهل عراق از اهل رى و واى بر ايشان از ثط! سدير گفت : گفتم اى مـولاى مـن ( ثـط ) كيست ؟ فرمود: قومى هستند كه گوشهاى ايشان مانند گوشهاى مـوش اسـت از كـوچـكى ، لباس ايشان آهن است ، كلام ايشان منانند كلام شياطين است ، كوچك حدقه هستند امرد و بى مو هستند. پناه ببريد به خدا از شر ايشان ، ايشانند كه گشوده مى شـود بـر دسـتـشـان ديـن و مـى بـاشـنـد سبب امر ما، به اين معنى كه ايشان مقدمه ظهور مى باشند.(80)