ازدواج موقّت یک ضرورت اجتناب ناپذیر اجتماعى است

ازدواج موقّت یک ضرورت اجتناب ناپذیر اجتماعى است(1)
در اینجا بحثى درباره «متعه» و پاسخ بسیارى از ایرادهایى که از عدم توجه به فلسفه، و شرایط، و حدود و قیود آن ناشى مى شود، را بیان مى کنیم.
اخیراً در پاره اى از نشریات یک بحث به اصطلاح علمى درباره «ازدواج موقت» تحت عنوان مسأله اى به نام «صیغه»! مطرح شده بود که نمونه کاملى از دخالت افراد غیر صلاحیت دار در مسائل حقوقى و مذهبى بود.
گردانندگان این مجله ضمن سفسطه ها و فریب کارى هاى روشنى خواسته اند درباره این قانون اسلامى دست به سمپاشى زده و آن را طور دیگر جلوه دهند.
نظر به اینکه آنها تنها کسانى نیستند که روح این قانون عالى اسلامى را درک نکرده اند، بلکه در گوشه و کنار افراد زیادى پیدا مى شوند که بر اثر تبلیغات مسموم یا سوء استفاده هایى که از این قانون شده چنان تصور مى کنند که میان «فحشا» و «ازدواج موقت» هیچ گونه فرقى جز در لفظ نیست!
حتى اگر به کسى «فرزند صیغه» یا «ابن الصیغه» گفته شود، درست مثل اینکه او را فرزند نامشروع و زنا زاده خطاب کرده باشند، ناراحت مى گردد، بنابراین آنها نتیجه مى گیرند فحشا و ازدواج موقت هر دو باید به طور مساوى محکوم و ممنوع اعلام گردد.
لذا لازم دانستیم این مسأله را به صورت واضح و فشرده و دور از هر گونه تعصب مطرح کرده و نقاط مبهم و تاریک آن را روشن سازیم تا هم برادران اهل سنّت و هم افراد ناآگاه در محیط بدانند این قانون اسلامى یک حکم کاملا مترقى و اصلاحى است که اگر به طور صحیح و با تمام شرایط و قیود آن اجرا گردد عامل بسیار مؤثرى براى ریشه کن کردن (فحشا) و (انحرافات جنسى) است.
* * *
1 . این بحث به قلم شارح و مترجم کتاب مى باشد و در واقع تکمیلى است بر این بحث.