10 ـ سخنان متفکران معاصر پيرامون فلسفه حج
اكنون جا دارد اين بحث را با نقل كلماتي از گروهي از محققان اسلام پيرامون فريضه حج به پايان رسانيم و اينك به نقل سه گفتار از سه نويسنده معاصر بسنده مي كنيم كه يكي از آنان مستشار در دانشگاه عبدالعزيز در عربستان سعودي است:
الف: «فريد وجدي در دائرة المعارف اسلامي در ماده حج مي نويسد: فلسفه تشريع حج بر مسلمانان چيزي نيست كه بتوان در اين كتاب بيان كرد، آنچه اكنون به ذهن خطور مي كند اين است كه اگر سران حكومتهاي اسلامي از اين مراسم در ايجاد وحدت اسلامي ميان ملتهاي مسلمان بهره گيرند، كاملاً به نتيجه مي رسند؛ زيرا گرد آمدن ده ها هزار نفر از نقاط مختلف جهان در نقطه واحد و توجه دلها و قلبهاي آنان به چيزي كه در اين نقطه با آنان القا مي شود، سبب مي گردد كه يك پارچه از آنچه كه گفته مي شود متأثر گردند و همگي يك روح و يك دل به اوطان خود بازگردند و آنچه را كه شنيده اند و آموخته اند، ميان برادران خود تبليغ كنند، مَثَل اين گروه مَثَل اعضاي يك كنگره بزرگي است كه از همه نقاط عالم در آن گرد آيند آنگاه پس از پايان يافتن كنگره، به اطراف جهان پخش شوند و حامل پيام كنگره گردند. اثر اين كنگره عظيم هر چه باشد، اجتماع در اين موقف و سپس تفرّق در بلاد همان اثر را دارد.
ب: دكتر قرضاوي نويسنده معاصر در كتاب «العبادة في الإسلام» مي نويسد:
بزرگترين نتيجه اي را كه مي توان از اين اجتماع گرفت اين است كه حج مهمترين عامل براي بيدار كردن امت اسلام از خواب ديرينه است و به همين جهت برخي از حكومتهاي دست نشانده و يا اشغالگر بلاد اسلامي، مانع از آن هستند كه مسلمانان به زيات خانه خدا بيايند؛ زيرا مي دانند كه اگر حركتي در ميان مسلمانان پا بگيرد به هيچ عاملي نمي توان آن را از حركت بازداشت.
وي همچنين در كتاب «الدين والحج علي المذاهب الأربعه» صفحه 51 مي نويسد:
حج وسيله آشنايي مسلمانان با يكديگر و مايه پديد آمدن علاقه و پيوند ميان جنسيتهاي مختلف است كه زير پرچم توحيد زندگي مي كنند؛ زيرا در اين مراسم قلوب آنها يكي شده و سخنشان متحد گشته آنگاه براي اصلاح وضع خود و راست كردن كجي هاي جامعه قيام مي كنند.
دكتر محمد مبارك مستشار دانشگاه «الملك عبدالعزيز» چنين مي نويسد: حج يك كنگره جهاني است كه همه مسلمانان در سطح واحدي براي پرستش خدا گرد مي آيند ولي اين عبادت خالصانه جدا از زندگي آنان نيست بلكه پيوند خاصي با زندگي آنان دارد.
قرآن در اين مورد مي فرمايد:
«لِيَشْهَدوا منافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُروا اسْمَ اللَّهَ فِي اَيّامٍ مَعْلُوماتٍ»
مقصود از اين مشاهده منافع و درك سودها، چيزي جز يك معناي عام كه همه جنبه هاي مصالح مسلمين را در بردارد، نيست: