وقوع اين نوع سوگندها در اسلام
در روايات چنين سوگندهايي وارد شده است و با وجود چنين روايات استوار كه بخشي از پيامبر و بخشي ديگر از اهل بيت او رسيده، نمي توان آن را حرام و يا مكروه انديشيد.
پيامبر گرامي به فردي نابينا، چنين تعليم كرد كه بگو:
«أللَّهُمَّ اِنِّي أَسْأَلُكَ وأتَوَجَّهُ اِليْكَ بِنَبيِّكَ مُحمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمةِ» [1] .
ابوسعيد خدري از پيامبر گرامي اين دعا را نقل نموده است:
«اَلّلهُمَّ اِنّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ السَّائِلينَ عَلَيْكَ وَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَمْشايَ هذا» [2] .
حضرت آدم اين چنين توبه كرد:
«اَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ اَلاّ غَفَرْتَ لِي.» [3] .
پيامبر اكرم وقتي مادر علي - ع - (فاطمه بنت اسد) را دفن كرد، درباره او چنين دعا نمود:
«إِغْفِرْ لأُمِّي فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَوَسِّعْ عَلَيْها مَدْخَلَها بِحَقِّ نَبِيِّكَ وَالأنْبِياءِ الَّذينَ مِنْ قَبْلي....» [4] .
«مادرم فاطمه (دختر اسد) را بيامرز و به حق پيامبرت و پيامبران پيشين، جايگاه او را وسيع گردان (و از فشار قبر مصون دار)»
در اين نوع جمله ها، هر چند لفظ قسم وارد نشده است، ولي مفاد واقعي آنها، به حكم «باء» قسم، سوگند دادن خدا به حقوق اوليا است. اين كه مي گويند: خدايا! از تو درخواست مي كنم به حق سائلان؛ يعني تو را به حق آنان سوگند مي دهم.
دعاهايي كه در صحيفه سجاديه از امام چهارم نقل شده، گواهي است روشن بر صحت و استواري چنين توسّلي. عظمت معاني دعاهاي صحيفه و فصاحت كلمه و بلاغت معاني آنها، ما را از هر نوع سخن در صحت انتساب آن به امام بي نياز مي سازد.
امام سجاد - ع - در روز عرفه با خدا چنين راز و نياز مي كرد:
بِحَقِّ مَنْ اِنْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وبِمَنْ اِصْطَفَيْتَهُ لِنَفْسِكَ، بِحَقِّ مَنِ اخْتَرْتَ مِنْ بَرِيَّتِكَ، ومَنِ اجْتَبَيْتَ لِشَأنِك، بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِكَ... وَمَنْ نُطْتَ مُعاداتَهُ بِمُعاداتِكَ» [5] .
«بارالها! به حق كساني كه آنان را از ديگر مخلوق هاي خود انتخاب كردي و براي خود برگزيدي، به حق افرادي كه از ميان مردم اختيار نمودي و آنها را براي آشنايي به مقام خود آفريدي، به حق آن پاكاني كه اطاعت آنان را به اطاعت خود قرين نمودي... و دشمني آنان را با دشمني خويش مقارن و همراه ساختي.»
امام صادق - ع - وقتي قبر جدّ بزرگوار خود، اميرمؤمنان را زيارت نمود، در پايان چنين دعا كرد:
«اَلَّلهُمَّ اِسْتَجِبْ دُعائي وَاقْبَلْ ثَنائي وَاجْمَعْ بَيْني وبَيْنَ أَوْليائي بِحَقِّ مُحَمّدٍ وَعَلِيٍّ وفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ» [6] .
«خدايا! دعاي مرا مستجاب كن و ستايش مرا بپذير و بين من و اوليائت جمع فرما، بحق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين - ع -»
اين تنها حضرت سجاد و حضرت صادق - عليهماالسلام - نيستند كه در دعاهاي خود، خدا را به حق عزيزان درگاهش سوگند مي دهند بلكه در دعاهايي كه از پيشوايان پاك شيعه وارد شده است غالباً اين نوع توسّل موجود است.
سرور آزادگان حضرت حسين بن علي - ع - در دعايي چنين مي گويد:
«اَلَّلهُمَّ اِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَلِماتِكَ وَمعاقِدِ عِزِّكَ وَسُكَّانِ سَماواتِكَ وَأَرْضِكَ وأنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ أَنْ تسْتَجِيبَ لِي فَقَدْ رهِقَنِي مِنْ أَمْري عُسْرٌ، فأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ مِنْ أمْري يُسراً»
«بارالها! تو را قسم مي دهم به كلماتت و مراكز عزّتت و ساكنان آسمان و زمينت و پيامبران و فرستادگانت، دعاي مرا مستجاب كن؛ زيرا كار مرا سختي پوشانيده است. از تو مي خواهم بر محمد و آل او درود فرستي و كار مرا آسان سازي.»
اين گونه دعاها، به اندازه اي است كه نقل آنها مايه اطاله سخن است، از اين رو در همين جا دامن سخن را كوتاه مي كنيم و به بيان دلائل و اعتراضات طرف مقابل مي پردازيم:
* * *
[1] سنن ابن ماجه، ج 1، ص 441؛ مسند احمد، ج 3، ص 1388؛ مستدرك حاكم، ج 1، ص 313؛ التاج، ج 1، ص 286.
[2] سنن ابن ماجه، ج 1، ص 262 و 261؛ مسند احمد، ج 3، حديث 21.
[3] الدر المنثور، ج 1، ص 59؛ مستدرك حاكم، ج 2، ص 615؛ روح المعاني، ج 1، ص 217 (در بخش توسل با متون گسترده اين احاديث آشنا شديد).
[4] الفصول المهمه، ص 31، تأليف ابن صباغ مالكي، متوفاي سنه 855.
[5] صحيفه سجاديه، دعاي 47.
[6] زيارت امين اللَّه.