اجازهاش قبلاً گرفتهشده...
حلقه، عمده تمركز كاري و تبليغات خود را آنگونه كه ادعا مينمايد بر اساس درمانگري و شفابخشي قرار داده است؛ اما نكته جالب آنكه در بخشي از اساسنامه، اين كار را از دايره هرگونه نظارت، مواخذه و ارزيابي الهي مصون دانسته و مينويسد:
«انجام كار درمانگري هیچگونه كارما يا عكسالعمل منفي براي انسان نداشته، براي انجام آن نيازي به كسب اجازه از خداوند نيست، زيرا توسط شعور الهي انجام میشود نه توسط درمانگر[1].
بديهي است اين نيز يكي ديگر از مواردي است كه حاكي از ضعف فلسفي و خروج مؤسسین حلقه از جاده بصيرت و دانش است. طبق چه سندي درمانگري از حيطه بازخواست الهي يا آنطور كه ايشان تعبير نمودهاند «كارما يا عكسالعمل منفي» مبراست؟ مگر عملي در اين عالم وجود دارد كه مترتب عكسالعمل يا به تعبير ايشان كارما نباشد؟ و يا استثنائي در اعمال وجود دارد؟ برترين اعمال كه قره عين رسولالله است ـ نمازـ مترتب عكسالعمل و بازخورد مثبت يا منفي است، پس چطور ميتوان پذيرفت كه عمل درمانگري مستثنا از قاعده كلي الهي در عالم آفرينش باشد؟ «فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره و من يعمل مثقال ذره شراً يره»
پاورقي ها: ------------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص 111