يا تسليم حلقه باش يا فكري به حال خودت بكن!

تسليم در حلقه، تنها شرط تحقق موضوع حلقه موردنظر است؛ در غير اين صورت بايد از توان‌هاي فردي استفاده شود كه آن نيز محدوديت خواهد داشت[1].

تسليم چنانچه از معناي كلام برمی‌آید به معناي سلم و رضايت و صلح است و نيز تسليم عبارت است از انقياد باطني و اعتماد و اعتقاد قلبي در مقابل حق، پس از سلامت نفس از عيوب و خالي بودن آن از صفات خبیث؛ و چون قلب سالم باشد پيش حق تسليم شود.[2] و طبق آنچه در اين اصل از اصول حلقه بدان اشاره‌شده است، كاربر، عضو يا هر نام ديگري كه بر افراد در اين تشكيلات اطلاق مي‌گردد بايد خود را در مقابل آراء، عقايد، اعمال و تلقينات مسترها و مركزيت حلقه وانهد. بديهي است اين وانهادگي و تسليم كه تلویحاً به معناي تعطيل عقلانيت، نقد، سؤال و يا حتي كنجكاوي در اعمال و آراء و عقاید حلقه‌نشينيان است نه با خرد سالم و نه عقل بصير و فهيم مناسبتي ندارد.

آنجا كه مؤمنین با اهل عصمت سروکار دارند چنين ادعايي مطرح نشده است؛ كافي است تا علاقه‌مندان نهج‌البلاغه را تورق نمايند تا ببينند موضع امیرالمؤمنین (ع) در قبال ديگران چگونه بوده و چطور از مردم مي‌خواهد كه او را نقد و نصيحت نمايند. او انتقاد را يكي از حقوق مردم بر ذمه مسئولان و بزرگان مي‌داند. بديهي است اين نگاه فقط معطوف به جريانات سياسي اجتماعي نيست و اين فلسفه در تمام سطوحي كه كسي مسئوليت هدايت جمعي را بر عهده دارد صدق مي‌كند.

پاورقي ها: ------------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص 102.
[2] همان، پاورقي صفحه 102.