حكومت هشام بن عبدالملك
يكی از مروانيان كه حكومتش به درازا كشيد، «هشام» است. پس از مرگ وليد در 96 هـ.ق ، برادرش سليمان بن عبدالملك روی كار آمد. او بيش از سه سال حكومت نكرد (96ـ 99 هـ.ق). پس از او عمر بن عبدالعزيز به حكومت رسيد. او نيز زياد دوام نياورد و پس از دو سال در 101 هـ.ق درگذشت.([878])
پس از وی يكی ديگر از فرزندان عبدالملك به نام يزيد چهار سال بر تخت نشست (101ـ 105 هـ.ق) و بعد نوبت به هشام رسيد. او را از 105 تا 125 هـ.ق خليفه می خواندند؛ يعنی بيست سال تمام.
امام باقر علیه السلام عمده ی دوران امامت خود را در زمان هشام گذراند. هشام مقتدرانه حكومت كرد؛ از اينرو وضع همانگونه بود كه گذشت. پس از مرگ هشام بود كه كم كم بنی اميه رو به ضعف گزاردند و مردم چهار تن ديگر از آنها را خليفه خواندند:
1ـ وليد بن يزيد بن عبدالملك (125ـ 126 هـ.ق)
2ـ يزيد بن وليد (126 هـ.ق)
3ـ ابراهيم بن وليد (تنها 70 روز از 126 هـ.ق)
4ـ مروان بن محمد (126ـ 132 هـ.ق).
درست است كه در دوران عمر بن عبدالعزيز كمی وضع بهتر شد؛ ولی دولت مستعجل بود و پس از او و با روی كار آمدن يزيد و هشام بار ديگر ورق برگشت و باز ظلم و جنايت بود كه نسبت به اهلبيت علیھم السلام و شيعيان ايشان روا میداشتند.
در 132 هـ.ق با كشته شدن مروان حمار، طومار خلافت اموی، مروانی، پيچيده شد.
پس از امويان عباسيان روی كار آمدند. اكنون بايد دوران آن تا تدوين صحاح را بررسی كرد تا بدانيم صحاح در چه محيطی گردآوری شدهاند.
پاورقي ها: ------------------------------------------------------------------------------------
[878]) و شايد كشته شد؟!