سوء استفاده هاي حبيب ثابت پاسال از اعتبارات بانكي
يكي از عمده ترين عواملي كه موجب ثروتمند شدن بيش از حد حبيب ثابت شد، بهره گيري از امكانات دولتي و وام هاي بانكي و اعتبارات داخلي و خارجي بود. كشورهاي سرمايه داري به ويژه دولت هاي آمريكا و انگليس براي ايجاد شعبات و نمايندگي كارخانجات خود در ايران و يا تأسيس مجتمع هاي مونتاژ، نيازمند مؤسسات و بانك هاي اعتباري و پشتيباني آنها بودند. از مهم ترين اين تأسيسات، بانك ايران و خاورميانه، بانك ايرانيان، بانك ايران و انگليس و بانك توسعه ي صنعتي و معدني ايران بود. [1] .
بانك هاي مذكور به اين هدف ساخته شده بود كه تا زمان برگشت وجوه، كالاها و ماشين آلات و موادي را كه به صورت غيرنقدي و اعتباري، از آمريكا و كشورهاي ديگر اروپايي به ايران صادر مي شد، تضمين كند. سرمايه هاي اوليه ي بانك هاي مزبور توسط حبيب ثابت و چند تن از دوستان يهودي و بهائي اش تأمين شد؛ به عنوان نمونه، بانك توسعه ي صنعتي و معدني ايران كه بخشي از سرمايه ي اوليه ي آن را چند سرمايه دار معروف آن دوره نظير حبيب الله ثابت پاسال، حسين همدانيان، ابوالحسن ابتهاج و حبيب القانيان تأمين كردند. [2] اين افراد با اعتبارنامه و ضمانت نامه هاي بانك مزبور اقدام به واردات كلان كالا از آمريكا مي كردند و از رهگذر فروش آنها مرتبا بر ثروت خود مي افزودند.
سرمايه هاي ثابت پاسال به طور عمومي براي خدمت به جامعه ي بهائيان ايران و تحكيم پايه هاي فرقه ي مذكور صرف مي شد. از جمله اقداماتي كه ثابت پاسال در اين مورد انجام داد، خريد كليه ي املاك و خانه هاي اطراف حظيرةالقدس تهران بود. محدوده ي اين اراضي، از شرق به خيابان نجات اللهي (ويلا)، از جنوب به خيابان سميه، از شمال به خيابان طالقاني و از غرب به خيابان حافظ منتهي مي شد. [3] ثابت پاسال همچنين اطراف زمين هاي «مشرق الاذكار» در نزديكي لويزان را ديواركشي كرده بود. اين اراضي از جاده ي لشكرك شروع مي شد تا قله ي كوه ادامه مي يافت. ديواركشي در اين اراضي چند ميليون تومان در اوايل دهه ي سي هزينه داشت. بر اساس وصيتنامه ي ميرزا حسينعلي نوري (بهاءالله) قرار بود بزرگ ترين معبد بهائيت در اين اراضي ساخته شود؛ چرا كه چند روزي بهاءالله در جريان سوءقصد به جان ناصرالدين شاه در اين محل مخفي شده و از اين جا به بغداد گريخت.
ثابت پاسال در اواخر دهه ي 1340 ش خود را از شركت امنا بازنشسته كرد و فعاليت در عرصه ي اقتصاد را به هژبر يزداني سپرد. يزداني عهده دار فعاليت هاي تجاري و اقتصادي بهائيت شد و با سرمايه هاي بادآورده و توسل به چماقداران خود، تمام كارخانجات قند ايران را خريد و علاوه بر ايجاد مزارع بزرگ چغندر قند در سرتاسر ايران، در كار توليد و پرورش انبوه دام و گوسفند نيز سرمايه گذاري نمود. [4] در خصوص زد و بندها و سوءاستفاده هاي اقتصادي هژبر يزداني در قسمت بعد توضيحات بيشتري خواهيم داد.
بدين ترتيب ثابت پاسال با سرمايه هاي عظيم بادآورده، امپراطوري بازرگاني عظيمي را تشكيل داده بود كه نه تنها مالك بسياري از شركت هاي بازرگاني، بلكه صاحب 85 درصد مؤسسات بزرگ خصوصي فعال در بانكداري، توليدات صنعتي، بازرگاني خارجي و... شده بود كه تمام اين موارد از طريق ارتباط قوي ثابت پاسال با نمايندگان توطئه ي بين المللي به كارگرداني صهيونيست ها و بهائي ها در حيفا، صورت گرفت.
ثابت پاسال همزمان با اوج گيري انقلاب اسلامي از ايران گريخت و به آمريكا پناه برد. او پس از فرار از ايران به مدد سرمايه هايي كه از رهگذر غارت بيت المال به دست آورده بود، شركت تجارتي با نام «مؤسسه ي خليج فارس» ايجاد كرد و در عرصه ي مخابرات و توليد فيبر نوري به فعاليت پرداخت. [5] .
پاورقی ها: -------------------------------------------------------------------------------------------
[1] خاطرات حبيب ثابت پاسال، ص 285.
[2] معماران تباهي، ج 3، ص 38.
[3] همان، ص 17.
[4] همان، ص 39.
[5] همان، ص 45.