امامان (ع ) معصوم هستند

شيعيان علاوه بر اينكه معتقدند به امامت دوازده امام از طريق نص هستند، قائل به عصمت آنان نيز مى باشند و علم ائمه عليهم السّلام را نيز علمى كه با تحصيل و رفتن به مدرسه به دست آمده باشد، نمى دانند؛ بلكه آن علم را خدادادى مى دانند كه به هر كه بخواهد مى دهد و به همين جهت ، امامان نه تنها معصوم از گناه هستند بلكه از خطا و اشتباه و سهو و نسيان نيز معصوم مى باشند و از نظر شيعيان فرق پيامبر با امامان در چند مورد است :
1 - بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ((وحى )) نازل شده و بر امامان وحى نازل نمى شد.
2 - پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از ناحيه خداوند، به مردم معرفى مى شود و امامان از طرف پيامبر صلّى اللّه عليه و آله معرفى مى شوند.
3 - پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آورنده دين و مبلغ آن است و امامان تنها ((مبلغ )) دين هستند.
4 - پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى تواند قانون جعل كند، حكمى را نسخ نموده و حكم ديگرى به جاى آن وضع نمايد، دايره حكمى را تضييق كند يا توسعه دهد. ولى امامان ، فقط آنچه را كه از پيامبر گرفته اند، براى مردم تبيين و تبليغ مى كنند، و در مواردى نيز چون شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى توانند دايره حكمى را تضييق كنند يا توسعه دهند.
براى اثبات عصمت هم مى توان به ((نقل )) و هم به ((عقل )) احتجاج و استدلال كرد .
اما از طريق نقل ، حاكم در مستدرك با اسناد صحيح و محبّ طبرى در الرياض النضرة و متقى هندى در كنزالعمّال اين حديث را از ابوذر غفارى روايت مى كنند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((من اطاعنى فقد اطاع الله و من عصانى فقد عصى الله و من اطاع عليا فقد اطاعنى و من عصى عليا فقد عصانى ؛(441) هر كس مرا اطاعت كند، خدا را اطاعت نموده و هر كه مرا معصيت كند، خدا را معصيت نموده و هر كس على را اطاعت كند، مرا اطاعت نموده و هر كس على را معصيت كند، مرا معصيت كرده است )).
ضمناً محب طبرى مى گويد: ((حديث راابوبكراسماعيلى در معجم خودش و خجندى نيز روايت كرده اند و ذهبى نيز حديث را تصحيح نموده است )).
اگر كسى در همين حديث دقت كند، متوجه مى شود كه در نتيجه اطاعت على عليه السّلام اطاعت خداوند و نا فرمانى على عليه السّلام نافرمانى خداوند متعال مى شود و ممكن نيست كه مطيع او مطيع خدا و مخالف او مخالف خدا باشد، مگر در صورتى كه احتمال خطا و معصيت از آن حضرت منتفى شود.
وقتى اطاعت آن حضرت عين اطاعت پروردگار و مخالفت با آن حضرت ، عين مخالفت با خداوند است ، قطعاً اراده و كراهت آن حضرت عليه السّلام مقرون به اراده و كراهت خداوند مى شود؛ يعنى هيچ وقت چيزى را كه خدا اراده نكرده ، اراده نمى كند و چيزى را كه خداوند مكروه نمى داند از آن كراهت ندارد؛ و كسى كه چنين باشد واجب العصمة است ؛ زيرا كسى كه احتمال خطا يا معصيت نسبت به او داده شود هيچ وقت اطاعت او عين اطاعت خدا و مخالفت با او، عين مخالفت با خدا نمى شود؛ چون در موارد اشتباه يا معصيت ، نه تنها اطاعت واجب نبوده بلكه حرام نيز هست .
حافظ سليمان قندوزى حنفى از فرائد السمطين جوينى شافعى از اصبغ بن نباته از ابن عباس روايت نموده است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ((انا و على والحسن و الحسين و تسعة من ولدالحسين مطهرون معصومون ؛(442) من ، على ، حسن ، حسين و نه نفر از فرزندان حسين عليه السّلام همه مطهّر و معصوم هستيم )).
ضمناً آيه مباركه ((تطهير)) و حديث شريف ((ثقلين )) نيز دلالت بر عصمت امامان عليهم السّلام از خطا و معصيت دارند كه در بخش تشيّع چيست ، مفصلاً مورد بحث و بررسى قرار گرفت .
و اما از نظر ((عقل ))، پس همان طورى كه در بحث نبوت گذشت ، طبع انسان نفرت دارد از اينكه از كسى پيروى كند كه احتمال خطا يا معصيت در رابطه با او داده شود، چه در آن صورت هر امر و نهى كه از او صادر شود، احتمال خطا يا معصيت در آن وجود خواهد داشت . صرف همين احتمال كافى است كه احكام صادره از ناحيه او جدى گرفته نشود كه در اين صورت خود به خود مسأ له امامت و رهبرى منتفى شده و جامعه بدون امام و رهبر باقى مى ماند.
چنانچه در فرض وقوع خطا و معصيت از امام ، او احتياج به رهبرى و امر و نهى ديگران پيدا خواهد كرد كه در نتيجه ، امامت و ماءموميّت طرفينى مى شود، نه اينكه يكى امام باشد و ديگرى مأ موم .
ضمناً شيعيان در رابطه با عصمت امامان نيز قائلند كه اين عصمت مطلق است ؛ يعنى امام هم قبل از امامت و هم بعد از آن و هم در احكام دينى و هم در غير آن ، و خلاصه در جميع امور، بايد معصوم باشد.
بنابراين ، معلوم مى شود كه بعد از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فقط على عليه السّلام است كه مى تواند داراى اين ويژگى باشد و به اين مطلب ابو محمد بن متويه در كتاب كفايه اقرار نموده و گفته است كه على عليه السّلام معصوم بود، اگر چه به نظر او واجب العصمة نبوده و عصمت هم شرط امامت نيست .(443)