فصل ششم: در اخبار حضرت رضا عليه السلام به شهادت خود

مؤ لف گويد: كه من در اين فصل اكتفا مى كنم به آنچه علامه مجلسى رضوان اللّه عليه در ( جلاءالعيون ) نگاشته ، فرموده : ابن بابويه به سند معتبر روايت كرده است كه مردى از اهل خراسان به خدمت امام رضا عليه السلام آمد و گفت : حضرت رسالت صلى اللّه عـليـه و آله و سـلم را در خـواب ديـدم كـه بـه مـن گـفـت : چـگـونـه خـواهـد بـود حال شما اهل خراسان در وقتى كه مدفون سازند در زمين شما پاره اى از تن مرا و بسپارند به شما امانت مرا و پنهان گردد در زمين شما ستاره من ؟ حضرت فرمود كه منم آنكه مدفون مـى شـود در زمـيـن شما و منم پاره تن پيغمبر شما و منم امانت آن حضرت و نجم فلك امامت و هـدايـت ، هـر كه مرا زيارت كند و حق مرا شناسد و اطاعت مرا بر خود لازم داند من و پدران من شفيع او خواهيم بود در روز قيامت و هر كه ما شفيع او باشيم البته نجات مى يابد هر چند بـر او گـنـاه جـن و انـس ‍ بـوده بـاشـد. بـه درسـتـى كه مرا خبر داد پدرم از پدرانش كه حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود كه هر كه مرا در خواب ببيند مرا ديده ؛ زيـرا كـه شـيـطان به صورت من متمثل نمى شود و نه به صورت احدى از اوصياء من و نه به صورت احدى از شيعيان خالص ايشان ، به درستى كه خواب راست يك جزو است از هفتاد جزو از پيغمبرى .
بـه سـنـد مـعـتـبـر ديـگـر از آن جناب منقول است كه گفت : به خدا سوگند كه هيچ يك از ما اهـل بـيـت نـيـسـت مـگـر آنـكـه كـشـتـه مـى گـردد و شـهـيـد مـى شـود، گـفـتـنـد: يـابـن رسـول اللّه ! كى ترا شهيد مى كند؟ فرمود كه بدترين خلق خداوند در زمان من مرا شهيد خواهد كرد به زهر و دور از يار و ديار در زمين غربت مدفون خواهد ساخت پس هر كه مرا در آن غـربـت زيـارت كـنـد حـق تـعالى مزد صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حج كـنـنـده و عـمره كننده و صد هزار جهاد كننده براى او بنويسد و در زمره ما محشور شود و در درجـات عـاليـه بـهشت رفيق ما باشد. ايضا به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود كه پاره اى از تن مـن در زمـيـن خـراسـان مدفون خواهد شد هر مؤ منى كه او زيارت كند البته بهشت او را واجب شود و بدنش بر آتش جهنم حرام گردد.
ايـضـا بـه سـنـد معتبر روايت كرده است كه حضرت صادق عليه السلام فرمود از پسر من مـوسـى عـليـه السـلام پـسـرى بـه هـم خـواهد رسيد كه نامش موافق نام اميرالمؤ منين عليه السـلام بـاشـد و او را بـه سـوى خـراسـان بـرنـد و به زهر شهيد كنند و در غربت او را مدفون سازند، هر كه او را زيارت كند و به حق او عارف باشد حق تعالى به او عطا كند مـزد آنـهـا كـه پـيـش از فـتـح مـكـه در راه خـدا جـان و مـال خـود را بـذل كـردنـد. ايـضـا بـه سـنـد مـعـتـبـر از امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـليـه السـلام مـنقول است كه آن جناب فرمود: مردى از فرزندان من در زمين خراسان به زهر ستم و عدوان شـهـيـد خـواهـد شـد كه نام او موافق نام من باشد، و نام پدرش موافق نام موسى بن عمران بـاشـد هـر كـه او را در آن غـربـت زيـارت كـنـد حـق تـعـالى گناهان گذشته و آينده او را بـيـامـرزد اگـرچـه بـه عـدد سـتـاره هـاى آسـمـان و قـطـره هـاى بـاران و بـرگ درخـتـان باشد.(118)
و نـيـز عـلامـه مـجلسى در ديگر كتب خود نقل كرده به سند معتبر از حضرت امام رضا عليه السـلام كـه فـرمـود: زود بـاشـد كـه كشته شوم به زهر با ظلم و ستم و مدفون شوم در پـهـلوى هـارون الرشـيـد و بـگـردانـد خـدا تـربـت مـرا مـحل تردد شيعيان و دوستان من پس ‍ هر كه مرا در اين غربت زيارت كند واجب شود براى او كـه مـن او را زيـارت كـنم در روز قيامت و سوگند مى خورم به خدايى كه محمّد صلى اللّه عـليـه و آله و سـلم را گـرامـى داشـته است به پيغمبرى و برگزيده است او را بر جميع خـلايـق كـه هـر كـه از شـما شيعيان نزد قبر من دو ركعت نماز كند البته مستحق شود آمرزش گناهان را از خداوند عالميان در روز قيامت و به حق آن خداوندى كه ما را گرامى داشته است بـعـد از مـحـمـّد صـلى اللّه عـليه و آله و سلم به امامت و مخوصص گردانيده است ما را به وصـيـت آن حـضـرت ، سـوگـنـد مـى خـورم كـه زيـارت كـنندگان قبر من گرامى تر از هر گروهى اند نزد خدا در روز قيامت و هر مؤ منى كه مرا زيارت كند پس بر روى او قطره اى از بـاران بـرسـد البـتـه حـق تـعـالى جسد او را بر آتش جهنم حرام گرداند.(119)