هشتم ـ در اهتمام آن حضرت است به اعانت مرد پير

روايـت شـده از زكرياى اعور كه گفت : ديدم حضرت ابوالحسن موسى عليه السلام را كه ايـسـتـاده بـود بـه نـماز ونماز مى خواند ودر پهلوى آن حضرت پيرمردى سالخورده بود قصد كرد از جاى برخيزد، عصايى داشت مى خواست عصاى خود را به دست آورد حضرت با آنكه در نماز ايستاده بود خم شد عصاى پير را برداشته به دستش ‍ داد سپس برگشت به موضع نماز خود.
مـؤ لف گـويـد: كـه از ايـن روايـت مـعـلوم مـى شـود كـثـرت اهـتمام در امر پير مرد واعانت او واجـلال وتـوقـيـر او. هـمـانا روايت شده كه هر كه توقير كند پيرمردى را به جهت سپيدى مـويـش ، حـق تـعـالى اورا ايـمـن كـنـد از تـرس بـزرگ روز قيامت .(27) و آنكه تـجـليـل خـدا اسـت تـجـليـل كـسـى كـه در اسـلام مـوى خـود را سـپـيـد كـرده . واز حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليه وآله وسلم مروى است كه فرمود گرامى داريد پيران را همانا از تـجـليـل خـدا اسـت گـرامـى داشتن پيرمردان ،(28) ونيز روايت شده كه فرمود: بـركـت بـا پـيـران شـمـا اسـت ، وپـيـرمـرد در مـيـان اهـل خـود مـانـند پيغمبر است در ميان امت خود.(29)