تقصیر بزرگ ما!

باید انصاف داد، و همه گناه را به گردن دیگران نیندازیم و نقشه هاى استعمارى دشمنان اسلام را «تنها عامل» این وضع نابسامان معرفى نکنیم، بلکه خود ما «شیعه ها» نیز سهمى در این امور داریم که از دو نقطه اساسى سرچشمه مى گیرد:
1. نقص دستگاههاى تبلیغى;
نباید از دیگران انتظار داشته باشیم از نقاط دور و نزدیک بیایند و با دلسوزى و حوصله تمام ما را بشناسند، این وظیفه ماست که خودمان را به دنیا معرفى کنیم; هنگامى که ما در انجام این رسالت بزرگ کوتاهى نماییم انتظار دلسوزى و موشکافى در شناسایى مذاهب ما از دیگران بى مورد است.
کدام سنگر تبلیغاتى در خارج داریم؟ چه رساله جامعى به زبانهاى خارجى براى معرفى شیعه به دنیا نوشته ایم؟ تاکنون کدام مبلّغ توانا را به کشورهاى گوناگون فرستاده ایم؟ کدام مجله به زبانهاى گوناگون یا لااقل به زبان عربى در سراسر ممالک اسلامى انتشار داده ایم؟ و ...
مسلّماً چند کتاب و رساله اى هم که در این زمینه نوشته شده است اگر چه بسیار خوب است اما هرگز کافى نیست.
دنیاى امروز دنیایى است که هر سازمان کوچک سیاسى، اقتصادى و تجارى تأسیس مى شود، یک سازمان تبلیغاتى مجهزى هم در کنار آن تأسیس مى گردد تا در برابر طوفانهاى تبلیغات مسموم دشمنان، بتوانند موجودیت خودشان راحفظ کنند.
ولى ما مانند کرم ابریشم دور خود مى تنیم و در پایان کار پیله ضخیمى از تارهاى اوهام درست کرده و خود را در داخل آن زندانى مى نماییم و رابطه خود را از جهان خارج به کلى قطع مى کنیم، تا دشمن ما را غافلگیر کرده و بر زندگى ما براى همیشه خاتمه دهد.
دستگاههاى تبلیغاتى دشمنان راستى غوغا مى کند، ولى ما در برابر سیل تبلیغاتى دشمن احساس خطر نکرده ایم و از اوضاع و احوال بى خبریم، و یا مى دانیم و نمى خواهیم قدمى برداریم، این یک تقصیر ما.
2. خرافات یا بزرگترین دستاویز دشمنان:
دومین عامل این بدبختى همان خرافاتى است که افراد نادان ساخته و پرداخته و اشاعه مى دهند و دشمن هم از آن حدّاکثر بهره بردارى را مى کند.
متوسل شدن به درختهاى کهن و فرسوده، دخیل بستن به سقاخانه، شمع روشن کنار اجاق و روضه خواندن پاى دیگ سمنو، پختن آش با آن تشریفات، آجیل مشگل گشا، شبیه خوانى با آن وضع نا گفتنى، آب و جارو در خانه براى تشریف فرمایى حضرت خضر(علیه السلام) و امثال اینهاست که بهانه به دست دشمن مى دهد، گرچه این گونه کارها منحصر به عوام ما نیست، ولى در مورد ما زیاد از طرف دشمن از آن بهره بردارى شده است. لبه تیز حملات دشمنان متوجه مطالب خرافى است که در دست و پاى عوام مى باشد و هیچگاه یک انتقاد منطقى و صحیح از یک عقیده مسلّم شیعه که در کتابهاى دانشمندان این مذهب وجود دارد، نشده است.
در هر حال هنوز وقت باقى است، باید کوشید و این دو نقیصه بزرگ را بر طرف ساخت، باید دستگاه تبلیغاتى را مجهز نمود، با خرافات مبارزه کرده و عقاید پاک شیعه را به جهانیان معرفى نمود.