* حق کشیهاى عجیبى که درباره «شیعه» شده است.
* دستهاى آلوده و گنهکارى که در پشت این پرده است.
* نقایص تبلیغاتى ما.
* خرافات بزرگترین دستاویز دشمن.
* نقش این کتاب پر ارزش در معرفى «عقاید شیعه» به دنیا.
شاید کمتر جمعیّتى را در جهان بتوان پیدا کرد که حقوقش مانند جمعیّت «شیعه» تضییع شده باشد; همان طور که کمتر جمعیّتى را مى توان پیدا کرد که در برابر چنین جریانى که اساس موجودیت او را تهدید مى کند این قدر خونسرد و بى اعتنا باشد!
آیینى که پاکترین و منطقى ترین آیین هاى دنیاست بر اثر «تحریکات» مستقیم و غیر مستقیم بیگانگان، و «تعصب و کینه توزى» بعضى از مخالفان و «نادانى و ناآگاهى» عدّه اى از موافقان، چنان بد معرفى شده است که هر فرد با انصاف و حقیقت طلبى را به شدّت ناراحت مى سازد.
کار به جایى رسیده است که بعضى از مخالفان، ما را به صورت رسمى«بت  پرست!» یا «خارج از اسلام» معرفى کرده اند! در حالى که عقیده شیعه در باب توحید، و یگانگى ذات و صفات خداوند، چنان محکم و روشن است، که هر گونه شبهه اى را که بویى از شرک به خدا یا تعدد، و ترکیب در ذات و صفات خداوند بدهد، برخلاف توحید مى داند و ذات خدا را پاک و منزه مى شمارد.
حتى عقیده به «معانى و صفات زائد بر ذات»(1) ـ را که جمعى از برادران اهل سنّت از آن طرفدارى مى کنند ـ نوعى انحراف از اصل توحید مى دانیم و با آن مخالفیم.
به خصوص در ایّام حج نگاه هاى خشم آلود جمعى از مسلمانان غیر شیعه که توأم با خشم و نفرت به سوى شیعیان انداخته مى شود، خود حاکى از این موج تبلیغاتى ضد شیعه در میان گروه هاى مختلف اسلامى است.
برخلاف آنچه بعضى تصور مى کنند این موج شدید تبلیغاتى مسأله ساده اى نیست، و اگر آن را به دقت بررسى و تجزیه و تحلیل کنیم خواهیم دید چه دستهاى آلوده و خصم آلودى در پشت این پرده بوده و هست، که از این رهگذر براى تحقق بخشیدن به مقاصد شوم و نامشروع خود حدّاکثر بهره بردارى را کرده و مى کنند.
همان دستهاى آلوده اى که ملت 500 میلیون نفرى هندوستان را از طریق ایجاد یا دامن زدن به اختلافات مذهبى سالیان دراز در زیر یوغ استعمار خود نگه داشته بود و بى رحمانه بر آنها حکومت مى کرد.
همان دستهاى گنهکارى که بارها افراد ساده لوح و خودخواه، یا بیمار و دیوانه را تشویق به مذهب سازى کرده، و بعداً مانند مرغى که جوجه هاى خود را زیر بال و پر مى گیرد آنها را «زیر حمایت» خود قرار داده، و به هنگام خطر قدمجلو گذارده، سران آنها را از چنگال زندان و مجازات رهایى بخشیده، و در پایان کار «لقب سِر!» به عنوان پاداش به آنها عنایت فرموده اند. تا از این راه نیروى خرد کننده صف هاى فشرده مسلمانان را در هم بشکنند و هر گونه مانعى را از سر راه خود بردارند.
واگر یک روز بویى از صفا و صمیمیت در میان فرق مختلف اسلامى به مشام تیز و حساسشان برسد فوراً توطئه تازه اى به راه مى اندازند و نویسنده مزدورى را براى انجام این مأموریت آماده کرده و وسایل لازم را از هر قبیل در اختیار او مى گذارند.
یک روز کتاب «منهاج السنه» و روز دیگر «الصراع بین الاسلام والوثنیه» (نبرد اسلام و بت پرستى!!) و روزى دیگر «الوشیعه» که مملوّ از انواع اکاذیب و جعلیات و تهمت هاى ناروا و عجیب، و احیاناً مضحک، نسبت به شیعه است، بوسیله آن نویسندگان مزدور یا تحریک شده انتشار مى دهند.(2)
واز آن رسواتر مستشرقین دلسوزى! هستند که با آنها هم صدا شده ومانند «رونلدس» کتاب «عقیده شیعه» را با آن همه دروغهاى جعلى و مجعولات مفتضح انتشار داده اند!
تا آنجا که شخص گمنام و مجهول الهویه اى به نام «ابراهیم جبهان» را از «کویت!» تحریک کردند تا در مجله «رایة الاسلام» که از «حجاز!» منتشر مى شود مقاله اى(3) بر ضد شیعه بنویسد و شرم آورترین اهانتها را نسبت به ساحت مقدس حضرت امام صادق(علیه السلام)در آن بنماید; نسبت به همان بزرگوارى که «مالک ابن انس» یکى از ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنّت درباره او مى گوید: «بالاتر از جعفر بن محمد(علیه السلام) از جهت علم و فضل و عبادت نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه به فکر کسى رسیده است».(4)
و نیز کتاب مشروحى از همین شخص ناشناس که پس از مقاله مزبور بر اثر تلگراف ها و اعتراض هاى فراوان شیعیان از نقاط مختلف جهان ظاهراً از کویت تبعید گردید، به چاپ رسیده که برخلاف روش همه مطبوعات، نه نام چاپخانه روى آن نوشته شده و نه شهر و محل تألیف آن، و از صفحه اوّل تا آخر حملات تحریک آمیز (و در عین حال کاملا بى منطق) نسبت به شیعه (به خصوص شیعیان عراق) است; حتى اهل سنّت را تشویق به کوتاه کردن دست شیعه از عراق نموده است، و به قدرى حملات آن به دور از حقیقت و منطق است که هر فرد مسلمانى را (اعم از شیعه و سنى) ناراحت و متأثر مى سازد.
استعمارگران و ایادى آنها از این موج تبلیغاتى ضد شیعه استفاده هاى سرشارى برده و مى برند. در کشور عراق که اکثریت آن شیعه و اقلیتى سنى هستند هرگز نمى گذارند آرامشى به وجود آید، وضع کویت و پاکستان و سایر نقاط را هم که مطلع هستید; آنگاه آنها مى مانند و منابع سرشار این کشورها!
این استعمارگران در همین سالهاى اخیر در کشور اسلامى پاکستان که جمعیّت عظیمى از شیعه در آنجا زندگى مى کنند روز عاشورا، در یکى از قصبات عدّه کثیرى از شیعیان را که مشغول عزادارى بودند به دست وهابیّون افراطى به طرز فجیعى به قتل رساندند و به این وسیله شکاف میان شیعه و سنى را بیشتر ساختند.(5)
بدیهى است این حوادث، ساده نیست و نیروى مرموزى از بیرون مرزهاى کشورهاى اسلامى آنها را رهبرى مى کند.
* * *
1 . اشاعره که جمعى از اهل سنّت هستند براى خدا صفاتى زائد بر ذات و قائم به او قایل هستند که آنها را «معانى» مى نامند، شرح بیشتر در کتاب «چگونه خدا را بشناسیم» بخوانید.
2 . کتاب «منهاج السنة النبویة فى نقض کلام الشیعة القدریة» تألیف «ابن تیمیه» و کتاب «الصراع بین الاسلام والوثنیه» تألیف «عبدالله على القصیمى» و کتاب «الوشیعة فى نقد عقائد الشیعة» تألیف «موسى جارالله» است، کسانى که مایل هستند از طرز بحثها، وهمچنین پاسخهاى لازم به آنها اطلاع پیدا کنند به کتاب نفیس الغدیر، ج 3 مراجعه فرمایند.
3 . از ابراهیم سلیمان جبهان کتابى نیز به نام «تبدید الظلام وتنبیه النیام» در سال 1399 در جده به چاپ رسید. کتاب قاطع البرهان فى الردّ على الجبهان اثر سید احمد موسوى فالى، رد بر این نویسنده است که در مطبعه سفیان به چاپ رسیده است.
4. نقل از کتاب مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 372 ; نیز ر.ک: تهذیب التهذیب، ج 2، ص 104; بحارالانوار، ج 47، ص 28 .
5 . شرح این ماجراى اسف انگیز را در کتابى که اخیراً به عنوان «شرح حال آیة الله حکیم» انتشار یافته است مى توانید مطالعه فرمایید.