1. برنامهها ي عبادي و آيينهاي ديني
اين برنامهها و آيينها وسيلهاي براي تمرين نفس آدمي جهت توجه به خداوند و سر سپردن به فرمان او و محكم نمودن پيوند ميان بنده و مولا هستند. گمان ميبرم در اين بخش، ميان شريعت اسلامي و مسيحيت، نزديكي بسياري وجود دارد. در حالات خود مسيحعليه السلام هم آمده كه تا چه اندازه به نماز و روزه ميپرداخت و شاگردان خود را نيز به آنها امر ميكرد.
اما عبادتها در اسلام از لحاظ كمي و كيفي با آنچه كه در مسيحيت وجود داشته، تفاوت دارد؛ مثلا اسلام، انسان را به خواندن نماز، آن هم پنج بار در هر روز و با كيفيتي ويژه كه در آن ركوع و سجود و قيام وجود دارد، فرا ميخواند؛ در حالي كه نماز در مسيحيت، به خواندن برخي دعاها و مراسم عشاي رباني در روز يكشنبه خلاصه ميشود. اين نماز ركوع و سجودي ندارد، بلكه تنها برخي از نصوص انجيل، همراه با سرود، در حالي كه همه نشسته يا ايستادهاند، خوانده ميشود و سپس همگي براي توبه و اعتراف اقدام ميكنند.
تجربه شخصي من كه به هر دو شكل، نماز را به جاي آوردهام، نشان ميدهد كه نماز در اسلام، انسان را به خشوع و فروتني در برابر خداوند وا ميدارد و ارتباط ويژهاي بين بنده و مولا پديد ميآورد؛ در حالي كه نماز در مسيحيت، چنين احساسي در انسان ايجاد نميكند. به همين جهت است كه معتقدم، نماز نيز در دين مسيحعليه السلام، دستخوش تحريف شده است؛ زيرا اناجيل هنگامي كه نماز مسيحعليه السلام را روايت ميكنند، به سجده او هم اشاره دارند.(319) اين در حالي است كه نماز امروزين مسيحيت فارغ از سجده است.