نقش ممتاز سلمان فارسى
مورخان اسلامى پيرامون قهرمانان و حوادث غزوه احزاب يا خندق مطالب بسيارى نوشته اند.
همان طور كه گفته شد، سلمان فارسى طراح حفر خندق دفاعى بر اطراف مدينه بوده است . بدون شك اين طرح سابقه عربى نداشته و سلمان آن را از شيوه هاى تدافعى ايرانيان بياد داشته و در آن روز پيشنهاد كرده است . سرنوشت سلمان در تاريخ دو فصل دارد كه فصل نخست آن بدرستى روشن نيست . محققان آرا مختلفى پيرامون زادگاه و چگونگى رسيدن او به حجاز دارند؛ اما در اين متفق اند كه او ايرانى و از فضلاى فارس بوده است . مطالعات او در آئين زرتشت ، يهود و مسيحيت ، وى را قانع نساخت . مسير حركت سلمان از ايران به حجاز را چنين ترسيم كرده اند كه او ابتدا به شام و از آنجا به روم رفت و دوباره به عراق عرب سفر كرد. گويا آوازه پيامبر و ظهور اسلام را شنيد و راهى حجاز گرديد. سلمان در مدينه به محمد صلى الله عليه و آله پيوست .
از اينجا به بعد نقش سلمان و شخصيت او كاملا روشن است . پس از حادثه سقفيه او به پيروى و حمايت از امام على بن ابيطالب ادامه داد. مورخان نوشته اند كه در روزگار عمر استاندار مدائن شد و در سال 35 هجرى در گذشت . سلمان از مرزهاى قوميت و نژاد گذشت و آنچنان به اسلام پيوند يافت كه سلمان محمدى صلى الله عليه و آله نام يافت و از اهل بيت پيامبر محسوب شد.
بنابراين آنگونه كه اسلام دين قومى و نژادى نيست بلكه دين انسان است ، سلمان نماينده ايران در اسلام نيست تا رگه هاى ناسيوناليستى بجنبد زجاى !! به تعبير مناسب پروفسور لوئى ماسينيون : سلمان شكوفه معنويت اسلام است . شخصيت سلمان ، ابوذر و... سندى تاريخى از تعاليم انسان ساز اسلام مى باشد.