دليل دوم
پيامبر گرامي در مواردي به غير خدا سوگند ياد كرده است؛ از آن جمله:
1 - حديثي از صحيح مسلم:
«جاءَ رجلٌ اِلَي النَّبِيِّ فَقالَ يا رَسُولَ اللَّه أَيُّ الصَّدَقَةِ أُعْظَمُ أجْراً؟ فَقالَ اَما وَأبيك لتُنَبِّأَنَّهُ اَنْ تَصَدَّقَ وَأَنْتَ صَحيحٌ شحيحٌ تَخشَي الْفَقْرَ وتَأْمُلُ الْبَقاءَ» [1] .
«مردي حضور پيامبر آمد و گفت: اي پيامبر خدا، پاداش كدام صدقه بزرگتر است؟ فرمود سوگند به پدرت از آن آگاه مي شوي و آن اين كه صدقه دهي در حالي كه سالم و به آن حرص داري، از فقر مي ترسي و به فكر زيستن در آينده هستي.»
2 - و باز حديث ديگر از صحيح مسلم:
«جاءَ رَجُلٌ اِلي رَسُولِ اللَّهِ مِنْ نَجْدٍ، يَسْأَلُ عَنِ الاْسْلامِ، فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ - صلّي اللَّه عليه [وآله] وسلّم -: خَمْسُ صَلَواتٍ فِي الْيَوْمِ وَاللَّيْلِ، فَقالَ: هَلْ عَلَيَّ غَيْرُهُنَّ؟ قالَ: لا، اِلاّ اَنْ تَطَوَّعَ، وَصِيامُ شَهْرِ رَمَضانَ، فَقالَ: هَلْ عَلَيَّ غَيْرُهُ؟ قال لا، اِلاَّ اَن تَطَوَّع، وَذَكَرَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ - صلّي اللَّه عليه [وآله]وسلّم - الزَّكاةَ فَقالَ: هَلْ عَلَيَّ غَيْرُهُ؟ قالَ لا، إلاّ اَنْ تَطوعَ، فَأَدْبَرَ الرَّجُلُ وَهُوَ يَقُولُ: واللَّهِ لا أزِيدُ عَلي هَذا ولا اَنُقُصُ مِنه، فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ أَفْلَحَ وأَبِيهِ اِنْ صَدَقَ، وَدَخَل الْجَنَّةَ وَأَبِيهِ اِنْ صَدَقَ» [2] .
«مردي از اهل نجد به حضور پيامبر رسيد و از اسلام سؤال نمود، پيامبر فرمود: پايه هاي اسلام عبارت است از:
الف - پنج نماز در روز و شب، مرد نجدي گفت: آيا غير از اينها باز نمازي هست؟
فرمود: خير، مگر بطور مستحب.
ب - روزه ماه رمضان، آن مرد پرسيد: غير از آن باز روزه اي هست؟ فرمود: خير، مگر به طور مستحب.
ج - زكات، آن شخص پرسيد آيا زكات ديگري هست؟
فرمود: خير، مگر بطور مستحب.
آن مرد حضور پيامبر را ترك كرد در حالي كه مي گفت: نه كم مي كنم و نه زياد. پيامبر فرمود: بر پدر وي سوگند رستگار مي شود، اگر راست گفت، بر پدر وي سوگند وارد بهشت مي شود اگر راست بگويد.
3 - حديث از مسند احمد حنبل:
«فَلَعَمْرِي لَاِنْ تَكَلَّمَ بِمَعْرُوفٍ وَتنهْي عَنْ مُنكَرٍ خيرٌ مِنْ أنْ تَسْكُتَ.» [3] .
«به جانم سوگند. اگر امر به معروف و نهي از منكر كني بهتر است از اين كه سكوت نمايي.»
و باز احاديث ديگري در اين رابطه وارد شده كه نقل يك يك آنها به طول مي انجامد. [4] .
اميرمؤمنان علي بن ابيطالب - ع - كه نمونه عالي تربيت اسلامي است در خطبه ها و نامه ها و كلمات خود بطور مكرر به جان خود سوگند ياد كرده است. [5] و خليفه نخست هم حتي در سخنان خود به پدر فرد مخاطب خويش سوگند ياد مي كند. [6] .
* * *
[1] صحيح مسلم، كتاب الزكات، جزء سوم، باب أفضل الصدقه، ص 94.
[2] صحيح مسلم، جزء اوّل، باب «ما هو الإسلام و بيان خصاله»، ص 32.
[3] مسند احمد حنبل، ج 5، ص 225.
[4] به مسند احمد، ج 5، ص 212 و سنن ابن ماجه، ج 4، ص 995 و ج 1، ص 255 مراجعه شود.
[5] نهج البلاغه محمد عبده، خطبه هاي 182 ،168 ،161 ،85 ،56 ،25 ،23 و 187 و نامه هاي 9 ،6 و 54.
[6] موطأ امام مالك «همراه با شرح زرقاني»، ج 4، ص 159.