دليل اول

قرآن مجيد، پيشواي اعلا و ثقل اكبر و الگوي زنده هر مسلماني است. در اين كتاب ده ها قَسَم به غير خدا وارد شده است كه گردآوري همه آنها موجب اطاله بحث مي شود.
خداوند، تنها در سوره شمس، به نُه چيز از مخلوقات خود سوگند خورده است كه عبارتند از:
«خورشيد، نور خورشيد، ماه، روز، شب، آسمان، زمين و نفس انساني». [1] .همچنين در سوره «نازعات»، به سه چيز [2] ، و در سوره «مرسلات» به دو چيز [3] سوگند ياد شده است. و در سوره هاي «بروج»، «طارق»، «قلم»، «عصر» و «بلد» نيز قسم ياد شده است.
و همچنين نمونه هاي ديگري از اين آيات را ملاحظه مي فرماييد:
«وَالتّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينينَ وَهذا الْبَلَدِ الأَمِينِ» [4] .
«سوگند به انجير و زيتون، سوگند به طور سينا، سوگند بدين شهر امن و امان (مكه معظمه)»
«وَاللَّيْلِ اِذا يَغْشي وَالنَّهارِ اِذا تَجَّلي» [5] .
«سوگند به شب تار، هنگامي كه جهان را در سياهي بپوشاند و قسم به روز هنگامي كه عالم را به ظهور خود روشن سازد.»
«وَالْفَجْرِ وَلَيالٍ عَشْرٍ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ وَاللَّيْلِ اِذا يَسْرِ» [6] .
«سوگند به صبحگاهان و قسم به ده شب (اول ذيحجه) و سوگند به جفت (كليه موجودات عالم) و به خود (ذات خداوند يكتا) و قسم به شب تار هنگامي كه به روز مبدل مي گردد.»
«وَالطّوُرِ وَكتابٍ مَسْطُورٍ في رِقٍّ مَنْشُورٍ وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَالسَّقْفِ الْمَرفُوع وَالْبَحْرِ المَسْجُورِ»
«سوگند به كوه طور و كتاب نوشته شده در صفحه اي گشوده، و سوگند به بيت معمور (خانه آباد) قسم به سقف افراشته شده آسمان و سوگند به درياي پرتلاطم.»
«لَعَمْرُكَ اِنَّهُمْ لَفي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ» [7] .
«اي پيامبر به جانت سوگند كه آنها در مستي شهوات خود سرگردانند.»
آيا با اين سوگندهاي متوالي كه در قرآن آمده است، مي توان گفت كه سوگند به غير خدا شرك است و حرام؟!
قرآن كتاب هدايت، اسوه و الگو است. اگر چنين چيزي بر بندگان خدا حرام بود، لازم بود تذكر دهد و بگويد اين نوع سوگندها از خصايص خدا است.
برخي از بي ذوقها كه از اهداف قرآن آگاهي ندارند، چنين پاسخ مي گويند كه: ممكن است صدور چيزي از خدا زيبا باشد و صدور همان چيز از غير او نازيبا! ولي پاسخ آن روشن است؛ زيرا اگر واقعاً واقعيت سوگند به غير خدا شرك و تشبيه غير خدا به خدا است، چرا چنين شرك علي الإطلاق و يا شرك كوچك را خود خدا مرتكب شده است؟ آيا صحيح است كه خدا عملاً براي خويش شريكي قائل گردد و غير خدا را از چنين شركي باز دارد؟!
* * *
[1] شمس: 1 - 7.
[2] نازعات: 1 - 3.
[3] مرسلات: 1 - 3.
[4] تين: 1 - 3.
[5] ضحي: 2 و 1.
[6] فجر: 1 - 4.
[7] حجر: 72.