زنان و زيارت قبور

تنها مسأله اي كه باقي ماند موضوع زيارت زنان است. در برخي از روايات نقل شده كه پيامبر - ص - از زيارت زنان را باز داشته است.
«لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ زَوّاراتِ الْقُبُورِ» [1] .
«پيامبر خدا، زناني را كه بسيار به زيارت قبور روند، لعن كرد.»
ولي بايد توجه داشت كه استدلال با اينگونه احاديث، بر حرمت زيارت براي زنان، از جهاتي صحيح نيست:

1 - بسياري از علما اين نهي را، نهي كراهتي مي دانند و علت كراهت، شرايط خاصي است كه بر آن زمان حاكم بوده است كه يكي از شارحان حديث مانند مؤلف «مفتاح الحاجه» در شرح خود بر صحيح ابن ماجه مي گويد:
«إخْتَلَفُوا في الْكَراهَةِ هَلْ هِيَ كِراهَة تَحْرِيمٍ أَوْ تَنزيهٍ ذَهَبَ الْأَكثَرُ اِلي الْجَوازِ اِذا آمنَتْ بِالْفِتْنَةِ.» [2] .
«علما درباره نهي پيامبر، بر دو قولند كه آيا نهي تحريمي است يا كراهتي. ولي اكثر علما معتقدند كه زن در صورتي كه از فتنه مطمئن باشد مي تواند به زيارت قبر برود.»

2 - در احاديث گذشته [3] خوانديم كه عايشه از پيامبر نقل كرده بود كه پيامبر زيارت قبور را آزاد اعلام كرد. اگر زنان از اين حكم مستثني بودند لازم بود كه يادآور شود اين حكم مخصوص مردها است بخصوص كه گوينده زن است و طبعاً در ميان مخاطب هاي او زن وجود داشته است و هر مخاطبي مي انديشد كه حكم و تكليف به او متوجه است.

3 - در برخي از احاديث وارد شده است كه پيامبر به عايشه نحوه زيارت قبور را تعليم داد. [4] وشخص عايشه پس از پيامبر گرامي به زيارت قبور مي رفت.

4 - ترمذي نقل مي كند وقتي برادر عايشه (عبدالرّحمان بن ابي بكر) در «الحُبشي» درگذشت، جنازه او را به مكه برده و در آنجا به خاك سپردند، وقتي خواهر وي عايشه از مدينه به مكه آمد، به زيارت قبر برادر شتافت و در كنار خاكش دو شعر در سوك او سرود و سخناني گفت. [5] .
شارح صحيح ترمذي، «امام حافظ ابن العربي» متولد 435 متوفاي سال 543 در تعليقه هايش بر صحيح مي نويسد: صحيح اين است كه پيامبر به مردان و زنان اجازه داده به زيارت قبور بروند، اگر برخي زيارت آنان را مكروه مي شمارد به خاطر بي تابي و كم صبري بر سر قبر، و يا به خاطر نداشتن حجاب كامل بوده است.

5 - بخاري از «انس» نقل مي كند: پيامبر زني را ديد كه بر سر عزيز از دست رفته اش گريه مي كند. فرمود: تقوا را پيشه خود ساز و صبر بنما، آن زن پيامبر را نشناخت، گفت: مرا رها كن، به مصيبتي كه من گرفتار شده ام تو نشده اي. وقتي به او گفتند او پيامبر است، قبر عزيز خود را رها كرد و خانه پيامبر آمد، معذرت خواست كه من شما را نشناختم. پيامبر فرمود: صبر در مصيبت مطلوب است. [6] .
اگر زيارت قبر براي زنان حرام بود، پيامبر گرامي او را از اين كار نهي مي كرد. در حالي كه پيامبر تنها او را به صبر سفارش كرد. و سخن پيامبر پس از بازگشت زن به خانه او، موضوع «صبر و استقامت در مصائب» بود، نه مسأله «زيارت قبر» و گرنه امر مي كرد كه ديگر به زيارت قبر عزيز خود نرود.

6 - «فاطمه» دخت پيامبر گرامي در هر جمعه به زيارت قبر عموي خود «حمزه» مي رفت و در كنار قبر او نماز مي گزارد و گريه مي كرد. [7] .

7 - قرطبي مي گويد: پيامبر هر زن زائر را لعن نكرد، بلكه زن زائري را لعن كرد، كه پيوسته به زيارت قبور برود، به گواه اين كه مي گويد: «زوارات القبور» و «زوار» صيغه مبالغه است. [8] .
و شايد علت لعن اين است كه: زيارت بيش از حد، مايه تضييع حق زوج و وسيله تبرّج در انظار، و گريه هاي همراه با داد و فرياد است و اگر در زيارت زن اموري از اين قبيل نباشد، اشكالي نخواهد داشت؛ زيرا يادآوري مرگ، از اموريست كه مردان و زنان هر دو به آن نيازمند مي باشند.

8 - اگر زيارت قبور، مايه كناره گيري از دنيا و كاهش حرص و آز و يادآوري آخرت در زائر مي گردد. نفع ديگري است به حال ميت؛ كسي كه زير خروارها خاك خفته و دستش از همه چيز كوتاه گرديده است؛ زيرا معمولاً زيارت ها با خواندن فاتحه و اهداي ثواب آن، همراه مي باشد و اين بهترين هديه است كه زنده مي تواند به عزيز نهفته در خاك خود تقديم كند.
ابن ماجه در سنن خود نقل مي كند كه پيامبر فرمود:
«اِقرَؤا يس عَلي مَوْتاكُم»
«بر مردگان خود سوره يس بخوانيد.»
در اين صورت هيچ تفاوتي بين زن و مرد نيست كه يكي ممنوع و ديگري مجاز باشد، مگر اين كه زنان شرايط خاص داشته باشند كه در گذشته بدان اشاره شد.
* * *
[1] صحيح ابن ماجه، كتاب الجنائز، باب «ماجاء في النهي عن زيارة النساء القبور»، ج 1، ص 478، ط اول - مصر.
[2] حواشي ابن ماجه، ج 1، ص 114، ط هند.
[3] به حديث شماره 7 مراجعه گردد.
[4] به حديث شماره 8 مراجعه گردد.
[5] صحيح ترمذي، ج 4، كتاب الجنائز، باب «ماجاء في زيارة القبور» ص 275.
[6] صحيح بخاري، كتاب الجنائز، باب «زيارة القبور» ص 100؛ صحيح ابي داود، ج 2، ص 171.
[7] مستدرك حاكم، ج 1، ص 377، وفاء الوفاء، ج 2، ص 112.
[8] ابو داود در سنن خود، ج 2، ص 196، زائرات نقل كرده است.