3- مراقد پيامبران و سيره موحدان

سير و سياحت در كشورهايى كه مدفن انبيا و فرزندان آنها را در برگرفته است،رواج بسيار دارد و اين امر نشان مى دهد كه پيروان پيامبران، نسبت به قبور آنان، بحق، حساسيت خاصى داشته و با ساختن بناهاى مجلل بر قبور آنان به آنها صيانت مى بخشيدند .هم اكنون در كشورهاى عراق ، سوريه، اردن، فلسطين اشغالى، مصر و ايران، مراقد مطهّر انبيا و اوليا داراى ابنيه با شكوه بوده و مردم مستمراً به زيارت آنان مى روند.

سپاه اسلام پيوسته در هنگام فتح شامات دست به تخريب قبور پيامبران نزد، بلكه خادمان آنجا را در مأموريت خود ابقا كرد و كوچكترين حساسيت منفى در برابر آنها نشان نداد. اگر ساختن بنا بر قبور انبيا و اوليا، كارى حرام و نشان شرك! شمرده مى شد، جا داشت فاتحان منصوب از سوى خلفا، به تخريب ابنيه مزبور پرداخته و در نابودى آنها بكوشند، در حالى كه كوچكترين تغييرى در آنها نداده و به همان نحوى كه قبلاً اداره مى شد ابقاء نمودند. چنانكه هم اكنون نيز به فضل الهى، اين قبور و ابنيه آن محفوظ بوده و براى مسلمين بلكه كليه موحدان جهان جاذبه خاصى دارد.

بعلاوه در صدر اسلام نيز،مسلمانان پيكر پاك پيامبر خود را در خانه وى به خاك سپردند و به ذهن هيچ يك از صحابه خطور نكرد كه ساختن بنا بر قبور، حرام است!

بررسى كتب تاريخى و سفرنامه هاى دانشمندان مسلمان، گواه وجود صدها آرامگاه و مرقد با شكوه در سرزمين وحى و كشورهاى اسلامى است:

1. مسعودى (متوفاى 345) مورخ معروف، قبور ائمه اهل بيت (عليهم السلام)در قبرستان بقيع را چنين بيان مى كند:

«روى قبر آنان سنگى است كه در آن نوشته شده است: به نام خداى رحمان و رحيم، سپاس خداى را كه امتها را نابود و مردگان را زنده مى كند. اين قبر فاطمه بنت پيامبر، سرور زنان جهانيان، و قبر حسن بن على بن ابى طالب و قبر على بن الحسين بن ابى طالب و قبر محمد بن على و قبر جعفر بن محمد است».(1)

مسعودى از مورخان قرن چهارم است. سَلَفى هاى متعصب، اين قرن و قرنهاى پيش از آن را، بهترين قرون تاريخ اسلام مى شمارند و اعمال رايج در بين مسلمانان آن زمان را، نشانه مشروعيت آن اعمال مى دانند.متأسفانه اين سنگ بزرگ كه مسعودى از آن ياد كرده است. در اثر سلطه وهّابيان زير خروارها خاك پنهان گشته و امروزه اين قبور اساساً به صورت مشخص از هم شناخته نمى شوند.

2. ابن جبير  (540ـ614)، جهانگرد معروف(2)، مشاهد انبيا و صالحان و ائمه اهل بيت را در مصر، مكه معظمه، مدينه منوره، عراق وشام مشاهده كرده و خصوصيات هر يك را به تفصيل در سفرنامه مشهور خود آورده است كه نقل همه آنها براى ما امكان پذير نيست. خوانندگان مى توانند با مطالعه اين كتاب، از سيره مسلمين در ساختن گنبد وبارگاه بر تربت پيامبران و اولياى الهى آگاه شوند.از آنچه كه وى در سفرنامه خود آورده بدست مى آيد كه: تاريخ ساختن بناهاى عظيم بر قبور امامان و اولياء و شهيدان، به عصر صحابه و تابعان باز مى گردد.در آن روزگار، مسلمانان به انگيزه اظهار ارادت ومودت به رهبران و بزرگان دينى در گذشته، دست به ساختن قبه و بارگاه براى آنها زدند و احدى از صحابه و تابعين نيز اين عمل را با اصل توحيد، مغاير نشمرد.

از آنجا كه «ابن جبير» سفر خود را از غرب جهان اسلام (اندلس = اسپانيا) به شرق آغاز كرده و سرزمين مصر نزديك ترين نقطه از ديگر مناطق به وى بود، نخست مشاهدات خود را در اين استان خصوصاً قاهره يادآور شده است. گزيده اى از گزارش وى درباره آثار و ابنيه اسلامى اين كشور را در ذيل مى آوريم:

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 . مسعودى: مروج الذهب:2/288، از نظر مسعودى قبر معروف به قبر فاطمه، به دخت پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم)تعلق دارد، در حاليكه از نظر ما، متعلق به فاطمه بنت اسد است.
2 . محمد بن أحمد بن جبير اندلسى از جهانگردان معروف اواخر قرن ششم است او سه بار به جهانگردى پرداخته و مشرق زمين را سه بار زير پا نهاده است و يكى از سفرهاى او در 578 هـ آغاز و در 581 هـ به پايان رسيده است.(الاعلام:5/319).
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------