2- محبت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و خاندان او

دوستى پيامبر و خاندان او، از اصول مؤكّد اسلام است و آيات و روايات فراوانى بر اين امر گواهى مى دهند.

قرآن ، ايمان نجات بخش را از آنِكسى مى داند كه علاقه به خدا و رسول و جهاد در راه خدا، در قلبش بر ديگر علايق برترى داشته باشد:
(قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَأَبْناؤُكُمْ وَإِخْوانُكُمْ وَأَزْواجُكُمْ وَعَشيرتكُمْ وَأَمْوالٌ اقْتَرفْتُمُوها وَتِجارةٌ تَخْشَونَ كَسادها وَمَساكِنُ تَرْضَونَها أَحَبّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجهاد فِي سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّى يَأْتِى اللّه بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لا يَهْدِى القَومَ الفاسِقين).(1)
«بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خاندان شما، و اموالى كه گرد آورده ايد، و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد، و خانه هايى كه بدان علاقه داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه خدا محبوبتر باشد پس صبر كنيد تا فرمان حق به اجرا درآيد(عذاب خدا فرا رسد)، و خدا گروه فاسق را هدايت نمى كند».

آيه فوق از موضوعات سه گانه اى نام مى برد كه بيشترين علاقه انسان را به خود اختصاص مى دهند: ارحام و بستگان ، اموال و خانه ها، وتجارت و داد وستد. سپس مؤمن واقعى را كسى مى شمرد كه علاقه او به خدا و رسول و جهاد در راه خدا، بالاتر از علاقه وى به امور مزبور است.

در آيه ديگر مهرورزى به اقرباى پيامبر را اجر رسالت معرفى مى كند و مى فرمايد:
(قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَليهِ أَجْراً إِلاّ المَودّة فِى القُربى) .(2)
«بگو من پاداشى از شما جز مهر و مودت به نزديكانم نمى خواهم».

پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نيز سه چيز را مايه چشيدن حلاوت ايمان مى داند كه يكى از آنها محبت به خدا و پيامبر اوست:
«ثلاث من كنّ فيه وجَدَ حلاوةَ الإيمان وطَعْمَه: أن يكون اللّه ورسوله أحبّ إليه ممّا سواهما...».(3)
«سه چيز است كه هر كسى آن را دارا باشد مزه شيرين ايمان را مى چشد: يكى از آنها اين است كه خدا و پيامبر او نزد انسان از همه چيز محبوبتر باشند...».

روايات پيرامون محبت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)و مودت خاندان او، افزون از آن است كه در اين مقال بگنجد وما اين دو روايت را به عنوان نمونه يادآور شديم. آنچه مهم است بيان كيفيت تحقق بخشيدن به اين فريضه اسلامى است.

براى رسيدن به اين هدف دو راه در پيش روى فرد مسلمان وجود دارد:

راه اول: از نظر رفتار و گفتار، پيرو تعاليم خداى و رسول او بوده و در مسير زندگى از راهى كه آنها ارائه فرموده اند منحرف نشود زيرا اگر انسان جداً به كسى علاقه داشته باشد هرگز با او به مخالفت برنمى خيزد و اصولاً معقول نيست انسان كسى را دوست بدارد امّا عملاً با او مخالفت كند. و لذا مى گويند«الحبُّ الاتباع» يعنى دوست داشتن، ملازم با پيروى كردن است.

رشته اى بـر گـردنم افكنده دوست                     مى كشـد هر جـا كـه خـاطر خواه اوست

دو بيت زير كه امام صادق (عليه السلام)با آن به گفتار خود استشهاد نموده، بيانگر جدايى حبّ واقعى، از تظاهر به حب است:

تعصي الإله، وأنتَ تُظْـهِر حُبـّـه؟!                      هذا محالٌ في الفعـالِ بديعٌ!
خدا را نافرمانى مى كنى در حالى كه به دوستى او تظاهر مى كنى؟! اين ادعايى محال و مايه تعجب و شگفت است.

لـو كـان حبُّـك صـادقاً لأطعته                      انّ المحبّ لمـن يحـبّ مطيع(4)
هرگاه دوستى تو صادقانه بود، او را اطاعت مى كردى. زيرا انسان محب، پيوسته مطيع محبوب است.

راه دوم: ابراز محبت در مناسبت هاى مختلف است از طريق:

الف: شادمانى به هنگام شادى محبوب، و اندوهگين شدن به هنگام اندوه و غمگينى او.
ب: برپا كردن مجالس شادمانى و سرور در ايام ولادت پيامبر و يا بعثت او.
ج: نشر سخنان و نوشته هاى او.
د: حفظ و صيانت آثار و يادگارهاى او.
هـ: آرامگاه او را گرامى داشته و براى صيانت از آن، بناى يادبودى بر روى آن بسازد.

انجام اين امور و نظاير آن كه مشروع وجايز مى باشند، درباره پيامبر وبستگان اونوعى اظهار حب و مهر ورزى به آنهاست

ترمذى در سنن خود روايت مى كند:
«انّ النبىّ أخذ بيدالحسنَ والحسينَ وقالَ: من أحبَّني وأحبّ هذين الغلامين وأباهما وأُمهما كان معى فى درجتى يوم القيامة».(5)
«پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)دست حسن و حسين (عليهما السلام)را گرفت و فرمود: هر كس مرا،و اين دو كودك و پدر و مادر آنها را، دوست بدارد روز رستاخيز با من هم درجه خواهد بود».

همگى مى دانيم سبط اكبر پيامبر در سرزمين بقيع و سبط اصغر وى در كربلا به خاك رفته اند و مرقد شان پيوسته محل زيارت مسلمانان مى باشد. ساختن هر نوع سايبان يا بنا براى حفاظت از مراقد آنان، نوعى ابراز محبت به دو سبط بزرگوار پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)است و اين عمل همان پاداش را خواهد داشت كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)در روايت فوق متذكر شده است.

امروزه ملل زنده جهان سعى مى كنند كه ياد شخصيتهاى ملّى و مذهبى خويش (سران نظامى، سياسى و اصلاح گران عرصه فرهنگ) را به اشكال گوناگون زنده نگاه دارند، و بدين خاطر پيكر آنان را با عظمت تشييع مى كنند و در محلى با صفا تحت بناى مجلّلى به خاك مى سپارند تا آيندگان نيز همچون نسل حاضر، شخصيتهاى مزبور را همواره مدّنظر داشته و گرامى بدارند. ما مسلمانان نيز بايستى به شيوه هاى گوناگون(ساختن آرامگاه، بناى يادبود و غيره) شخصيتهاى برتر و بى نظير خويش را پاس بداريم.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 . توبه/24.
2 . شورى/22.
3 . جامع الأُصول: 1/37، حديث 22 ( به حديثهاى 21 و20 نيز مراجعه شود).
4 . سفينة البحار: ماده حبّب.
5 . جامع الأُصول: 9/157، حديث شماره 6706.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------