چگونگي عبادت خدا در مكتب كسروي
كسروي با اينكه به وجود خدا و دانائي و توانائي او معتقد بود و او را آفريننده و مدبر جهان مي دانست، براي او عبادت آنگونه كه در اديان گذشته معمول است، مانند نماز خواندن و روزه گرفتن واجب نمي دانست: عبادت خداوند را عبارت مي دانستند از اينكه او را بايد اول شناخت و بعد مي گفت پرستش خدا آن است كه هر كسي نه تنها بايد در فكر خود باشد
بلكه در فكر خوبي ديگران و اجتماع باشد و در آرزوي آباد كردن جهان و اصلاح وسايل زندگي باشد، هر كس با بديها و گمراهيها مبارزه كند. اين كارها كه از بندگان سرزند همان عبادت خداوند خواهد بود.
كسروي معتقد بود كه از لذات دنيا پرهيز كردن و رياضت كشيدن و دعا خواندن و از خداوند تقاضاهاي بي جا كردن، او را خشنود نمي كند و نيز مي گفت: عبادت خدا وظيفه اي است كه بايد خود بندگان انجام دهند نه اينكه خدا از آنها بخواهد، زيرا در اين صورت او به عبادت آنها محتاج خواهد بود، در صورتي كه چنان نيست. آن وظيفه چنين است كه چون ما بندگان، خدا را مي شناسيم و به عظمت و بزرگي او پي مي بريم، لازم، است كه گاهگاهي، به عنوان نيايش او و اظهار قدرداني از او، در مقابل او نيايش و فروتني كنيم و نام ورجاوند او را ببريم و او را ستايش نمائيم. [1] .
كسروي براي نيايش خداوند كه به قول او لازم است گاهگاهي او را به عنوان اداي وظيفه ي بندگي سپاس گفت و نيايش كرد، به عنوان سرود نيايش خدا، متني تعيين كرده است كه پيروان مكتب او، خدا را به وسيله ي خواندن آن، نيايش كنند، كه به عللي از چاپ متن آن «نيايش نامه» خودداري شد. ولي بايد در اينجا اجمالا متذكر شد كه اين عقايد و نظريات كسروي درباره ي تعريف دين و عبادات ديني در نزد پيروان اسلام نادرست و به طور كلي مردود است و معتقد شدن بدان مطالب را كفر و خروج از اسلام دانسته اند.
پاورقي ها: ---------------------------------------------------------------------
[1] كسروي: ورجاوند بنياد، چاپ تهران، 48 ص 96.