انحصار خير در من!

ميرزا در همين عبارت نخست كتاب اقدس تكليف خود و ديگران را مشخص مي نمايد:
من جامع همه خوبي ها و خيرات هستم و ديگران نقطه مقابل آن يعني بدي و ضلالت!!
مي فرمايد:
من فاز به قد فاز بكل الخير
يعني هركس به عرفان من (مشرق وحي) برسد به همه خير ها فائز شده است!
توجه مي فرمائيد صحبت از كل خيرها و تمامي خوبي هاست نه بخشي از آن!
به عبارت ديگر ميرزا خود را در هزاره سوم و در ميان ميلياردها انسان روي زمين برترين موجود و «كل خوبي ها» شمرده و ديگران را به شناخت خود يعني اين عنصر انحصاري هزاره سوم كه برابر همه خوبي هاست فراخوانده است!!
انسان هاي اين هزاره ول معطل اند اگر سراغ هر خير ديگري جز بهاءالله بروند، نه اينكه ول معطلند بلكه در ضلالت اند اگر اين خير را رها كنند و خود را به خير كوچكي مشغول سازند!
بايد همه كارهاي خير و موسسات خيريه و اختراعات و اكتشافات و پروژه هاي پژوهشي تعطيل شود و همه محققين حهاني بسيج شوند كه اين وجود كل خير را بشناسند و گرنه سر از گمراهي در آورده و با وجود همه كارهاي خير به باطل غلطيده اند!!
كتاب اقدس فرياد مي زند:
خير مطلق و انحصاري هزاره سوم ميرزا حسينعلي نوري مازندراني است و مابقي هيچ هيچ!!