حدیث شماره 2
2- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرّحْمَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ ع شَاءَ وَ أَرَادَ وَ قَدّرَ وَ قَضَى قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ أَحَبّ قَالَ لَا قُلْتُ وَ كَيْفَ شَاءَ وَ أَرَادَ وَ قَدّرَ وَ قَضَى وَ لَمْ يُحِبّ قَالَ هَكَذَا خَرَجَ إِلَيْنَا
اصول كافى جلد 1 صفحه: 207 رواية: 2
ترجمه :
ابوبصير گويد بامام صادق عليه السلام عرض كردم: خدا خواسته و اراده كرده و مقدر نموده و حكم فرموده؟ فرمود: آرى: عرض كردم و دوست هم داشته است فرمود: نه: گفتم: چگونه خواسته و اراده كرده و مقدر نموده و حكم فرموده ولى دوست نداشته است؟ فرمود اينچنين بما رسيده است.
شرح :
گويا امام عليه السلام سائل را قابل نداسته و يا در مجلس نا اهلى بوده كه بيان مطلب مقتضى حكمت نبوده است لذا بطور اجمال فرمود: اينچنين از پيغمبر و پدرانم بمن رسيده است و توضيح نفرموده و احتمال دارد توضيح سخن امام عليه السلام اين باشد كه خواست و اراده تقدير و حكم خدا بافعال و كردارهاى بندگان تعلق ميگيرد ولى خدا گناه و كار زشت آنها را دوست ندارد و يا مقصود اينست كه اسناد آن چهار صفت نسبت بخدا صحيح است ولى اسناد محبت باو صحيح نيست. و يا چون اراده و خواست و تقدير و حكم خدا بخلقت و ايجاد بنده تعلق گيرد و خواهد كه او قادر و مختار باشد طبعا بعضى از بندگان از اين قدرت و اختيار سوء استفاده كرده مرتكب گناه و عصيان ميشوند كه خدا آنرا دوست ندارد پس اراده و خواست خدا بالاصاله بگناه تعلق گرفته است.