شرح حال عمروبن حَمِق

نـوزدهـم : عـَمـْرو بـن الحـَمـِق الخـُزاعـى ، عـبد صالح الهى و از حواريين باب علم رسالت پـناهى است در خدمت حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام به مقام عالى رسيده در جميع حروب آن حـضـرت از جـمل و نهروان و صفّين همراه بوده ، در كوفه سُكنى داشت و بعد از وفات حـضـرت امير عليه السّلام در اعانت حُجْر بن عَدىّ و منع بنى اميّه از سَبّ آن حضرت ، اهتمام تـمـام مـى نـمـود و چـون زيـاد بـن ابـيـه حـكـم به گرفتن حجر نمو، عمرو گريخته به مـوصـل رفـت و در غـارى پـنـهـان شـد و در آن غـار او را مـارى گزيد و شهيد گرديد. پس جماعتى از جانب زياد به طلب او رفته بودند او را مرده يافتند سر او را جدا ساخته و نزد (زيـاد) بـُردند، (زياد) آن سر را بر نزد معاويه فرستاد، معاويه آن سر را بر نيزه كـرد، و ايـن اوّل سـرى بـود كه در اسلام بر نيزه زده شد.(225)و اميرالمؤ منين عـليـه السـّلام از عـاقبت امر او خبر داده بود(226)و در كاغذى كه جناب امام حسين عـليـه السـّلام در جـواب مـكتوب معاويه نگاشته و در آن شرحى از غدر و مكر و ظلم و نقض عهد او نوشته چنين مرقوم فرموده :
اَوَلَسـْتَ قـاتـِلَ عَمْرِو بْنِ الْحَمِقِ ص احِبِ رَسُولِاللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم الْعَبْدِ الصـّالِحِ الذَّي اَبـْلَتـْهُ الْعِب ادِةُ فَنَحَل جِسْمُهُ وَاصْفَرَّ لَوْنُهُ بَعْدَ ما اَمِنْتَهُ وَاَعْطَيْتَهُ مِنْ عـُهـُودِ اللّهِ وَمـَو اثيقِهِ م ا لَوْ اَعْطَيْتَهُ طآئِرا اُنْزِلَ عَلَيْك مِنْ رَاْسِ الْجَبَلِ ثُمَّ قَتَلْتَهُ جُرْاَةً عَلى رَبَّكَ وَاِسْتِخْفافا بِذ الِكَ الْعَهْدِ.(227)
فقير گويد: كه بيايد در ذكر مقتولين از اصحاب امام حسين عليه السّلام ذكر (زاهر) كه با عمرو بن الحمق بوده و او را دفن نموده .
راوندى و ابن شهر آشوب روايت كرده اند كه عمرو بن الحمق وقتى آب داد حضرت رسالت صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم را، حضرت دعا كرد از براى او كه خداوندا او را از جوانى خـود بـهره مند گرداند؛ پس هشتاد سال از عمر او گذشت و يك موى سفيد در محاسن او ظاهر نشد.(228)