شرح حال حُذيفه

شـشـم ـ حـُذيـفـة بن اليمان العنسى است كه از بزرگان اصحاب سيّدالمرسلين و خاصّان جـنـاب امـيـرالمـؤ منين عليهما و آلهما السّلام است و يكى از آن هفت نفرى است كه بر حضرت فاطمه عليهاالسّلام نماز گذاشتند و او با پدر و برادر خود صفوان در حرب اُحُد در خدمت حـضـرت رسـالت پـنـاه صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم حـاضر بوده و در آن روز يكى از مـسـلمـانـان ، پـدر او را بـه گـمان آنكه از مشركين است در اثناى گرمى جنگ شهيد كرده و بنابر سرّى كه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم با او در ميان نهاده بود به حال منافقين صحابه معرفت داشت (423) و اگر در نماز جنازه كسى حاضر نمى شـد خـليفه ثانى بر او نماز نمى گزاشت و از جانب او سالها در مدائن والى بود، پس او را عـزل كـرد و حـضـرت سـلمـان رضـى اللّه عـنـه والى آنجا شد، چون وفات كرد دوباره حُذيفه والى آنجا شد و مستقر بود تا نوبت به شاه ولايت على عليه السّلام رسيد، پس از مـديـنـه رقـمـى مـبـارك بـاد و فـرمـان هـمـايـونـى بـه اهـل مـداين صادر شد و از خلافت خود و استقرار حُذيفه در آنجا به نحوى كه بود اطّلاع داد ولكـن حُذيفه بعد از حركت آن حضرت از مدينه به جانب بصره به جهت دفع شرّ اصحاب جَمَل و قبل از نزول موكب همايون به كوفه ، وفات كرد و در همان مداين مدفون شد.
و از ابوحمزه ثمالى روايت است كه چون حذيفه خواست وفات كند فرزند خود را طلبيد و وصـيـّت كـرد او را بـه عـمل كردن اين نصيحتهاى نافعه فرمود: اى پسرجان من ! ظاهر كن ماءيوسى از آنچه كه در دست مردم است كه در اين ياءس ، غنى و توانگرى است و طلب مكن از مردم حاجات خود را كه آن فقر حاضر است و هميشه چنان باش كه روزى كه در آن هستى بهتر باشى از روز گذشته ، و هر وقت نماز مى كنى چنان نماز كن كه گويا نماز وداع و نماز آخر تو است و مكن كارى را كه از آن عذر بخواهى .(424)
و از (رجـال ابـن داود) و غيره نقل شده كه فرموده حُذَيفه بن اليمان يكى از اركان اربعه است . و بعد از وفات حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلّم در كوفه ساكن شد و بـعـد از بـيـعـت بـا حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـليـه السـّلام بـه چـهـل روز در مـدائن وفـات يـافت (425) و در مرض موت ، پسران خود صفوان و سـعـيـد را وصـيـّت نـمـود كـه با حضرت امير عليه السّلام بيعت نمايند و ايشان به موجب وصيّت پدر عمل نموده در حرب صِفّين به درجه شهادت رسيدند.(426)