2. نامه يعقوب
اين كتاب، منسوب به «يعقوب» قديس است. وي نقش بزرگي در كليساي اورشليم داشت. او پس از رفتن پطرس به انطاكيه، اسقف اول اورشليم شد.
ممكن است نامه يعقوب بين سالهاي 50 تا 60 م نوشته شده باشد. اين كتاب در بردارنده حكمتها و پندها و آموزشهاي رفتاري مسيحيت است و از اين جهت، شبيه روش پيامبران در عهد قديم بوده، شباهت چنداني با نامههاي ديگر عهد جديد ندارد.
در اين نامه به دردهاي مسيحعليه السلام و زنده شدن دوباره او اشارهاي نشده است. آغاز و انجام نامه نيز مانند ديگر نامهها نميباشد. «مارتين لوتر» بر آن باور است كه آنچه در اين نامه آمده با آموزههاي پولس در باب ايمان و دوستي مسيحعليه السلام دوگانگي دارد؛(58) از آن جهت كه يعقوب بر ايمان و عمل نيك هر دو تاكيد ميورزد: «برادران عزيز! چه فايدهاي دارد كه بگوييد: «من ايمان دارم و مسيحي هستم»، اما اين ايمان را از طريق كمك و خدمت به ديگران نشان ندهيد. آيا اين نوع ايمان ميتواند باعث رستگاري شود؟» (59)