نامه‌هاي پولس

قبل از هر چيز ضروري ديديم كه به بيان مختصري از زندگينامه او بپردازيم:
آنچه از پولس مي‌دانيم در كتاب «اعمال رسولان» و نامه‌هاي خود او پراكنده است. پولس در «طرسوس»، شهري در جنوب تركيه، در سال دهم ميلادي به دنيا آمد. پدرش فردي يهودي و از دودمان بنيامين بود. مانند ديگر بچه‌هاي يهود، خيمه دوزي را فرا گرفت و تحصيل خود را در طرسوس آغاز كرد. طرسوس در آن زمان مركزي علمي براي فلسفه رواقي بود. تاثيرات فلسفه رواقي به گونه‌اي آشكار در سخنان پسين پولس و دريافت هاي او از مسيحيت ديده مي‌شود.
پولس در سن 20 يا 22 سالگي و درست در زماني كه مسيح‌عليه السلام، رسالت خود را آغاز كرد، به «اورشليم» مسافرت نمود.(51)
نام اصلي او «شاوول» به معناي «مطلوب» بوده كه واژه‌اي عبري است و با همين نام تا فصل سيزدهم كتاب «اعمال رسولان» خوانده شده؛ اما بعد به نام «پولس» كه واژه‌اي يوناني به معناي «كوچك» است، تغيير نام داده و در بقيه «اعمال رسولان» و همه «نامه‌ها» با نام خوانده شده است.
در اورشليم، معارف ديني را نزد يكي از بزرگ‌ترين دانشمندان يهود، «عمالاييل»، آموخت. او علاوه بر فرهنگ يهودي، فرهنگي يوناني رومي داشت. زبان‌هاي آرامي، عبري و يوناني مي‌دانست. فردي سخت كوش و پرحرارت، ماهر و به شدت اثر پذير بود. با مخالفان خود كنار نمي‌آمد و بيشتر به دنبال هيجان بود تا آن‌كه خداوند درشتي و تندي خلق او را به وفق و مدارا تبديل كرد.
نكته مهم در زندگي پولس آن است كه وي جايگاهي ويژه در ميان دانشمندان يهود داشت. با ظهور دعوت مسيحي، جنگي نامنظم و پراكنده بر ضد مسيحيان به راه انداخت و بسيار به آنان ستم روا داشت. وي در زمره مخالفان استيفان (اولين شهيد مسيحيت) و از دست‌اندركاران شكنجه او بود. در يهوديت، تعصب بسياري داشت؛ چه در اورشليم و چه بيرون از آن، همواره مسيحيان را تعقيب مي‌نمود و از بين مي‌برد.
پولس از كاهن اعظم اورشليم، فرماني براي آزار و دستگيري مسيحيان دمشق مي‌گيرد و به سوي آن شهر حركت مي‌كند. در راه دمشق، بنابر آنچه در كتاب «اعمال رسولان» آمده، مسيح‌عليه السلام بر او آشكار شد و فرمود: «شاوول! شاوول! چرا اين قدر مرا رنج مي‌دهي؟» پولس با حالتي منقلب وارد دمشق شد. پس از سه روز، فردي مسيحي به نام حنانيا به نزد او آمد و غسل تعميدش داد. اين چنين بود كه پولس از دشمني سرسخت به ياري سخت كوش براي مسيحيت تحول يافت. پس از آن، مسيح‌عليه السلام او را براي تبليغ مسيحيت نزد دوگانه پرستان مي‌فرستاد.(52)
او دعوت تبشيري خود را به همه آسيا و اروپا گسترش داد و به كشورهاي گوناگوني، مانند: فلسطين، سوريه، لبنان، تركيه، يونان، قبرس، روم و اسپانيا سفر كرد و سرانجام در سال 67 م در روم به شهادت رسيد.
و مي‌توان گفت كه پولس، پس از عيسي‌عليه السلام شخصيت اول مسيحيت به شمار مي‌آيد؛ زيرا شهرت و آوازه او حتي از رسولان دوازده‌گانه نيز فراتر رفته و بيشتر آموزه‌هاي مسيحيت به او باز مي‌گردد.
بيشتر نامه‌هاي پولس، حاصل املاي او و نگارش ديگران است و فراوان پيش مي‌آيد كه به سبب يادآوري كلمه و يا موضوعي از سخن اصلي خارج شده و به كلام ديگري بپردازد.
و اما نامه‌هاي او عبارتند از:
1. نامه پولس به روميان: آن را به مسيحيان ساكن روم نوشته و ممكن است زمان نوشتن آن زمستان سال 58 م باشد.
2. نامه اول به قرنتيان: به احتمال زياد بين سال‌هاي 57 تا 58 م در افسس و مقدونيه نوشته شده است.
3. نامه دوم به قرنتيان: زمان كوتاهي، پس از نامه اول به نگارش درآمده است.
4. نامه به غلاطيان: بين سال‌هاي 54 تا 57 م در افسس نوشته شده است.
5. نامه به افسسيان: نامه پولس به كليساي شرافسس مي‌باشد و بين سال‌هاي 61 تا 63 م در روم نگارش يافته است.
6. نامه به فيلپيان: سال 63 م يا زمان كوتاهي پس از نامه قبل به نگارش درآمده است.
7. نامه به كولسيان: احتمال مي‌رود كه در سال 63 م نوشته شده باشد.
8. نامه اول به تسالونيكيان: احتمال دارد كه بين سال‌هاي 52 تا 53 م در قرنتس نوشته شده باشد.
9. نامه دوم به تسالونيكيان: زمان كوتاهي، پس از نامه اول به نگارش درآمده است.
10. نامه اول به تيموتايوس: بين سال‌هاي 64 تا 66 م در مقدونيه نوشته شده است.
11. نامه دوم به تيموتايوس: سال 67 م در روم نوشته شده است.
12. نامه به تيطوس(53): تيطوس دوست پولس بوده و اين نامه به او بين سال‌هاي 64 تا 67 م نوشته شده است.
13. نامه به فليمون: بين سال‌هاي 63 تا 64 م نگارش يافته است.
با توجه به اين گزارش كوتاه و زمان نگارش نامه‌هاي پولس معلوم مي‌شود كه تقريبا همه آن‌ها پيش از اناجيل چهارگانه و به زبان يوناني، زبان رايج آن روزگار، نوشته شده‌اند. نامه‌هاي پولس از مهم‌ترين منابع مسيحيت به شمار مي‌آيد و همواره پدران كليسا و دانشمندان گذشته و امروز از آن نقل كرده و يا بر آن تعليقه نگاشته‌اند. افزون بر اين نامه‌ها، پولس داراي نامه‌هاي ديگري هم بوده كه به دست ما نرسيده است.