آتشكده ها

مسعودى مورح اسلامى آشكده بزرگ استخر فارس را ديده و چنين توصيف كرده است :... بنائى زيبا و با شكوه ، با ستونهائى از سنگ يك پارچه ك با قطر و ارتفاع حيرت انگيز، بر فراز آن اشكال عجيب و غريب از حيوانات ؛ اسب و... كه از لحاظ شكل و عظمت انسان را به حيرت مى انداخت . در اطراف ساختمان خندقى وسيع و ديوارى از سنگهاى عظيم با صور فراوانى بر آن . مردم آن ناحيه اين صور را شمايل پيامبران سلف مى دانند(463). بر قبور پادشاهان هخامنشى واقع در نقش رستم آتش ‍ دان هائى ديده مى شود كه در آنها آتش مقدس در حال اشتعال است (464). در ايران باستان سه آتشكده بسيار معروف و مشهور بودند: آتشكده مخصوص پادشاهان در آذربايجان ، آتشكده موبدان و اصناف در استخر فارس ، آتشكده كشاورزان و... در شمال غربى نيشابور در كوههاى ((ريوند)).
اين آتشكده در قريه ((مهر)) سر راه خراسان به يك فاصله از مياندشت و سبزوار قرار داشته است . شواهد باستان شناسى آشتكده هاى بسيارى در شهرهاى ايران را نشان مى دهد. تواريخ نيز به آتشكده هاى بسيارى اشاره دارند از جمله : آتشكده طوس ، نيشابور، ارجان فارس ، سيستان ، اصفهان ، قزوين ، شيروان ، رى ، قلعه دختر، قم ، فيروز آباد، فارس ، قصر شيرين و... برخى معتقدند كه خيابان ((آذر)) شهرستان قم به طرف آتشكده دوره ساسانى ادامه داشت است (465). ((تاريخ قم )) بر وجود زرتشتيان در اين شهر تصريح مى كند. نخستين گروه مهاجر عرب به قم ، بر زرتشتيان كه ساكنان اصلى اين ناحيه بودند، شبيخون زدند و قلع و قمع شان كردند.
آتشگاه را در مكانى قرار مى دهند كه اطراف آن باز باشد. در آتشكده كانون ويژه اى براى افروختن آتش وجود دارد كه جز ((اتربان )) يا موبد نگهبان آتش كسى ديگر حق ورود به ان مكان را ندارد. ((اتربانان )) كه به طرف آتش مى روند، بايد ((پنام )) يعنى ((دهان بند)) ببندند تا دم ايشان آتش ‍ مقدس را نيالايد. در سمت راست آتشگاه اطاقى وسيع و چهارگوش قرار دارد كه به قسمتهاى متعدد و مساوى تقسيم شده و هر يك را براى كار خاصى در نظر گرفته اند. اين اطاق را ((يزشن گاه )) يعنى ((مكان تشريفات عبادت )) مى گويند. آفتاب نبايد بر آتش بتابد، زيرا كه آن را آلوده مى سازد.
براى جلوگيرى از تابش آفتاب بر آتش ، آتشگاه را در وسط آتشكده مى ساختند. آتش مقدس انواع گوناگون دارد: آتش خانه ، آتش ‍ قبيله ، آتش قريه ، آتش آذران ، آتش ايالت . نگهبان آتش را مانبذ مى گفتند. براى حراست و نگهدارى آتش هيئتى از روحانيون زير نظر يك موبد انجام وظيفه مى كردند. آتشكده به بوى كندر و سوختنى هاى معطر دائما خوشبو است . آتش را با قطعات چوبى كه طى مراسم ويژه مذهبى تطهير شده ، نگاه مى داشتند. اين چوبها غالبا از گياهى موسوم به ((هذانه اپنا)) بود و روحانى نگهبان آتش دائما به وسيله چوبى كه آن را ((برسم )) مى خوانند و مطابق آداب ويژه اى بريده شده است ، آتش را روشن و ادعيه اى را تلاوت مى كند. آنگاه روحانيون ديگر ((هومه )) يا ((هوم )) را نثار مى كنند در اثناى قرائت ادعيه ، روحانيون شاخه گياه (هومه ) را پس از تطهير در هاون مى كوبند.
آلات و ادوات آتشكده عبارت است از:
           1 هاون ؛ براى فشردن هوم يا گياه مخصوص مورد استفاده است .
           2 دسته هاون ؛ كه براى همين منظور بكار مى رود.
           3 چوب برسم كه ((موبد)) مخصوص آتش را به وسيله آن مشتعل نگاه مى دارد. در فرهنگ فارسى آمده است كه : به شاخه هاى باريك گياهى برسم گويند. ((برسم )) را از درخت ((هوم )) مى برند. ((هوم )) درختى است شبيه ((گز)). اگر ((هوم )) نباشد، از شاخه درخت ((گز)) و يا از شاخه هاى ((انار)) استفاده مى شود. براى بريدن هوم تشريفات خاصى دارند: براى بريدن هوم از كاردى استفاده مى كنند كه دسته آن نيز از آهن باشد. آن كارد بايد تكاملا تطهير شود. سپس ((زمزمه )) اى به عنوان دعائى كه در موقع عبادت و غسل و طعام مى خوانند، خوانده مى شود. آنگاه ((برسم )) را از درخت هوم مى برند. در حال حاضر ((برسم )) را از فلز نقره يا برنج مى سازند.
           4 برسمدان .
           5 كارد كوچك .
           6 چند جام براى هوم و آب مقدس .
           7 چند پياله كوچك به نام ((طشت )) براى هوم ؛ اين طشت نه سوراخ دارد.
           8 ((رسن ))؛ ريسمانى كوچك از موى گاو كه شاخه هاى ((برسم )) را با آن بهم مى بندند.
           9 سنگ بزرگى به نام ((ارويس گاه )) كه چهار گوشه است و آلات مزبور را روى آن مى گذارند(466).
پس از اسلام آتشكده ها هم چنان به قوت خود باقى بود. ((استخرى )) در كتاب ((مسالك و ممالك )) از آتشكده هاى ((فارس )) ياد مى كند:
           1 آتشگاه كاريان ،
           2 آتشگاه بارين ،
           3 آتشگاه خره كه زرتشتيان به آن سوگند ياد مى كنند،
           4 آتشگاه شير خشين ،
           5 آتشگاه كارتيان در شيراز،
           9 آتشگاه هرمز در شيراز،
           10 آتشگاه مسوبان در ورقان .
((بلاذرى )) مى گويد در سال 22 هجرى وقتى آذربايجان فتح شد، مردم آن ديار با فاتحان پيمان بستند كه هشتصد هزار درهم بپردازند و آنان آتشكده ها را ويران نسازند. آتشگاه معروف ((گشتاسب )) در ((شيزه )) آذربايجان قرار داشت .
گويند آتشكده قومس (معرب كومس ، شهرستانى در جنوب كوه طبرستان كه مركز آن دامغان بوده است و آن را حريس نيز گفته اند)، از تخريب اسكند مقدونى مصون ماند و آتش آن خاموش نگرديد. در كرمان آتشكده اى وجود داشته است كه زرتشتيان از آتش آن به ديگر نقاط ايران مى برده اند.(467)
((شهرستانى )) مى گويند: نخستين كسى كه آتشكده بنا كرد، ((فريدون )) بود كه در ((طوس )) آتشكده اى بساخت . آخرين آتشكده را ((بردسون )) در ((بخارا)) بنا نهاد. ((بهمن )) در ((سجستان )) آتشكده اى بنا كرد كه آن را ((گرگر)) مى گفتند. زرتشتيان در نواحى ((بخارا)) آتشكده اى بر پا كردند كه آن را ((قياذات )) مى گفتند. ((كيخسرو)) در فارس و اصفهان آتشكده اى ساخت كه آن را ((كوسه )) مى گفتند. سياوش در چين ((آتشكده گنلكرز)) را ساخت . ((ارجان )) نياى گشتاسب در ((ارجان )) از شهرهاى فارس آتشكده اى ساخت . اين آتشكده ها قبل از ظهور زرتشت ساخته شده است . زرتشت نيز آتشكده اى را در نيشابور و در نسا بنا كرد. گشتاسب دستور داد تا آتشى را كه جمشيد جم برافروخت ، براى او بياورند. آتش جمشيد جم را در ((خوارزم )) پيدا كردند.
اين آتش را مجوسيان بسيار احترام كنند. ((كيخسرو)) چون به جنگ ((افراسياب )) رفت ، در مقابل آن آتش به سجده افتاد. ((انوشه روان )) آن آتش را به ((كاريان )) فرستاد و قسمتى از آن را به ((نسا)) روانه كرد. ((شاپور)) فرزند ((اردشير)) در ((روم )) و ((قسطنطنيه )) آتشكده هائى بنا كرد و اين آتشكده ها تا دوران ((مهدى )) خليفه عباسى آباد بود. ((توران دخت )) در ((بغداد)) يا نواحى آن آتشكده اى بر پا داشت (468). آتشكده آذر جو دارابجرد، بنا به گفته مسعودى به دستور زرتشت توسط گشتاسب ساخته شده است . اسفنديار ساختن آتشكده ها را ترويج و تشويق مى كرد. در آذربايجان و بلخ ، ارز روم (تركيه )، در هند و روم و چين و... آتشكده هائى ساخته شد(469). در عهد زرتشت آتشكده هائى ساخ 9ته شد كه اهم آنها به قرار ذيل است :
           1 آتشكده آذربايجان ؛ ويژه پادشاهان و خاندان سلطنتى .
           2 آتشكده استخر پارس ؛ ويژه موبدان .
           3 آتشكده ريوند سبزوار (يا آتشكده مهر)؛ ويژه كشاورزان .
به دستور شاهان ساسانى و موبدان در مراكز و نقاط مختلف ايران ، آتشكده هائى بر پا مى كرده اند. ((كريتر هربد)) موبد بزرگ عصر شاپور اول دستور داده بود كه در سراسر كشور آتشكده هائى بسازند. او ((مغان )) را به نگهبانى آتشكده ها مى گماشت . پوران دخت ساسانى دستور داد كه در بلخ و طوس و اصفهان و كرمان و سجستان و بغداد آتشكده هائى بسازند. هر جا كه ارتش ساسانى قدم مى گذاشت ، آتشكده هائى در آن بر پا مى گرديد. آتشكده هاى انطاكيه ، ارمنستان ، گرجستان ، چين ، روم و... از اقدامات ارتش ‍ ساسانى است .