لائوتسه و آئين او
در قرن 5 يا 6 ق . م . لائوتسه يكى از فلاسفه چين باستان اين آئين را بنياد گذاشت .بنا به تعريف لائوتسه : تائو قابل توصيف نيست ، غيرقابل شناخت است . در ادبيان منظوم چين آمده است كه : اين درخت را نگاه كنيد؛ چرا هرگز دچاراضطراب نمى شود، دچار غم نمى گردد. در آغاز بهار با شكوفه هاى قشنگ و رنگارنگ ،زنده بودن خود را نشان مى دهد؛ سبز مى شود، جوان مى گردد، برگ و بار مى دهد و... درابتدائ پائيز به زردى مى گرايد، عريان مى شود و آرام و آرام به خواب زمستانى فرومى رود. و باز در اول بهار با شادى از خواب بيدار مى شود و با چهره اى خندان به جهانو مردم جهان نگاه مى كند و... چرا اين درخت اضطراب ندارد؟ چرا به ياءس فلسفى دچارنمى گردد؟ چون اينها از قانون طبيعت يعنى از تائو پيروى مى كنند. ياءس ، پليدىبدى زشتى ، غم و رنج ، پريشانى ، بيمارى جنگ ، خيانت ، جنايت و اضطراب چرا در آدمىاين همه حكومت مى كند/ زيرا انسان در برابر نظامى كه بركل جهان حكومت مى كند ( تائو)، ضعيف و ناتوان است و باعقل كوچك و جزئى خود راه ديگرى انتخاب كرده و مى كند و از طريق تائو كه حاكم بركل جهان است ، قدم به بيرون مى گذارد(151)