تائو، مبتنى بر وحدت وجود
مكتب لائوتسه مبتنى بر وحدت وجود از نگاه عرفان و تصوف چينى است ، وحدت وجود بر كل هستى . مصاديق كثرت ، جلوه اى ظاهرى از وحدت وجود است و تضادهاى ظاهرى در جهان هستى ، به وحدت وجود كه لايه زيرين و زيربناى وجود است ، خللى نمى رساند؛ و عدالت و بى عدالتى روبناى وحدت است (152) به گفته ((لائوتسه )): ((تائو)) آغاز تمام اشياء و موجودات جهان هستى است . خواهان رستگارى و هدايت بايد از ((تائو)) پيروى كند. ماهيت ((تائو)) را مى شناسند، خاموش اند؛ آنان كه درباره او (تائو) سخن مى گويند، چيزى از او نمى دانند. ((تائو)) مانند يك ظرف خالى كه در عين حال مى توان از آن آب برداشت ، بى نهايت عميق و با محتوائى بى پايان ك بحرى است عميق كه هيچگاه خشك نمى شود. انسان مى كوشد تا با ((تائو)) يكى شود، اما نمى تواند. ((تائو)) همه چيز است و هيچ چيز نيست . ((تائو)) همه علت است و هم معلول ، تمام اشياء از ((تائو)) پديد مى آيند و با ((تائو)) زندگى مى كنند و به ((تائو)) باز مى گردند. ((تائو)) طريق ابدى است كه همه مخلوقات از اين راه عبور مى كنند(153).
فليسين شاله مى گويد: اگر چه اطلاعات ما در رابطه با شناخت ((تائو)) بسيار ناقص است ، ولى بايد دانست كه تائو قبل از اين كه عنوان دين و مذهب داشته باشد، يك فلسفه متافيزيك بشمار مى رود. ((تائو)) يعنى قاعده و انتظام جهان ؛ تائو يعنى نظم و ترتيب عالم و اصل جاويدان كه همه پديده ها از آن نشاءت گرفته اند. در ((تائو))، وحدت بر كثرت برترى دارد. جهان از اتحاد وجود ((يانگ )) و لا وجود ((يين )) به دست آمده است .
((تائو)) قبل از اينكه اسمان و زمين باشند، بوده و بر عالم ديگرى حكومت داشته و وجودش مسلم بوده است . تائو اصل اشياء است ، ولى اشياء در وجود او راه ندارند؛ چرا كه او محتاج نيست و وجودش كامل و تمام عيار است (154).