بدترین صورت تحمیل عقیده!
متعصّبان وهّابى اخیراً کتاب هایى در ردّ بعضى از مذاهب اسلامى نوشته و آنها را در میان حجّاج پخش مى کنند، کاش مشتمل بر مطالب مؤدّبانه اى بود; کتاب هایى است با ادبیّات زشت و الفاظ رکیک و مشتمل بر انواع دروغ ها و تهمت هاونسبت دادن شرکو کفر به دیگران.
این در حالى است که اگر یک پاسخ منطقى و مؤدّبانه بر این کتاب هاى زشت نوشته شود، محال است اجازه نشر یک نسخه از آن را بدهند!!
آیا این است مفهوم آیه شریفه (فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)(1); «پس بندگان مرا بشارت ده * همان کسانى که سخنان را مى شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى کنند».
روشن است چنین مذهبى با چنان فرهنگى در دنیاى امروز جایى ندارد و به زودى به بایگانى تاریخ سپرده مى شود.
به خصوص درعصرماکه احترام به عقایددیگران درنظراندیشمندان موقعیّت خاصّى دارد و همین امر یکى از عوامل انزوا و سقوط این مذهب را فراهم ساخته است، زیرا هیچ مسلمانى حاضر به قبول چنین نسبت ناروایى نیست که به اصطلاح متولّیان خانه خدا همه آنها را «مشرک» و «کافر» بدانند و بر تحمیل عقیده خود پافشارى کنند.
حرم نبوى و قبور بقیع نیز به همه مسلمین تعلّق دارد و متولّیان آن فقط موظّف به برقرارى نظم و امنیّت و امکانات لازم و جلوگیرى از آن چه بر خلاف اجماع مسلمین است مى باشند نه بیشتر.
آنها باید به عقاید همه مسلمین جهان احترام بگذارند و از هتک و توهین نسبت به مقدّسات آنها بپرهیزند و پا را از گلیم خود درازتر نکنند که نه خدا راضى است و نه خلق خدا و نه این کار عاقبت محمود دارد.
حرم امن خدا باید از هر نظر امن باشد; این چه امنیّتى است که اگر «مسلمانان غیر وهّابى» پاى خود را جلو و عقب بگذارند آنها را متّهم به شرک کنند؟!
فراموش نمى کنم در سفرهاى اوّلیّه زیارت خانه خدا، جمعى از مسلمانان کشورهاى مختلف را دیدم که مى خواستند منبر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را ببوسند و شرطه ها را کلافه کرده بودند.
یک نفر که به ظاهر از مأموران امر به معروف بود، برخاست واین جمله را گفت: «والله یجوز قتال هولاء بالسیف; به خدا سوگند مى توان با شمشیر به این گروه حمله کرد» (و خونشان را ریخت!).
چه فرقى مى کند، شما جلد قرآن را مى بوسید و آنها منبرى را که سالیان دراز محلّ وعظ و ارشاد و تعلیم و تربیت پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله)بوده است، مى بوسند. چرا حکم قتل آنها را صادر مى کنید، نه پیروان خود را؟!
شما این کار را «بدعت» مى دانید و آنها «سنّت».
اکنون مى فهمیم چرا طالبان و القاعده که همان وهّابیان تندرو هستند، به خودشان اجازه مى دهند تنها در یک بمب گذارى در نجف (دو سال قبل) 150 نفر از مردم عادى را بکشند و 300 نفر را مجروح کنند که در میان آنها کودکان خردسال و زنان و پیران سال خورده بودند، این ها ثمرات تلخ و دردناک آن طرز فکرهاست که چهره اسلام را در جهان سخت مشوّه ساخته و محیط را حتّى در کشور عربستان سعودى که پایگاه اصلى آن بوده، ناامن کرده است.
آیا چنین برنامه ها و چنین افکارى مى تواند باقى بماند؟
***
1. زمر، آیات 17 و 18.