انتقاد به صحابه كفر نيست؟
پرسش:
آيا شيعيان را نمى توان به دليل طعن، سبّ و انتقاد به صحابه كافر دانست؟
پاسخ:
انتقاد، سبّ و طعن به مؤمن مى تواند داراى چند حالت باشد:
* چنانچه انتقاد و سبّ صحابه مستند، مستدل و منطقى باشد نه فقط كفرآور نيست بلكه مذمت هم ندارد.
* چنانچه بدون دليل و برهان باشد، اتهام است ولى باز هم موجب كفر نمى گردد.
* اگر كسى بدون جهت، مؤمنى ـ هر چند صحابى ـ را طعن، نقد و يا حتى لعن نمايد آن فرد فاسق مى شود، ولى هرگز كافر نخواهد شد.
* فقط وقتى كه به دليل صحابه پيامبر خدا بودن به آن ها دشنام داده شود، در اين صورت دشنام دادنش منتهى به عداوت و اهانت به خدا و رسول او مى گردد، و در نتيجه دشنام دهنده كافر مى شود. ابن حزم ظاهرى اندلسى در جزء سوم كتاب الفصل فى الملل والنحل در اين باره چنين مى گويد: «اگر كسى به اصحاب رسول الله دشنام دهد و اين دشنام از روى جهل و نادانى باشد معذور است، و اگر از روى بصيرت باشد، فاسق خواهد بود.»
* امام محمد غزالى نيز مى گويد: سب و شتم صحابه ابداً موجب كفر نمى شود حتى سب شيخين نيز كفرآور نمى باشد. به همين دليل است كه در مواردى ـ كه برخى از آن ها در زير مى آيد ـ اين دشنام دادن ها و سب كردن ها بين خود صحابه اتفاق افتاده است، ولى ما آن ها را كافر نمى خوانيم.
1 . عمر به پيغمبر(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: اجازه بده گردن «حاطب» منافق را بزنم ـ حاطب از اصحاب بدر و از مهاجرين بزرگ بود. با نسبت دادن نفاق به اين صحابى و دشنام دادن به او، هيچ كس عمر را كافر نمى خواند.
2 . امام محمد غزالى در جلد دوم احياء العلوم، امام احمد بن حنبل در جز اول مسند و ذهبى در تلخيص مستدرك، نقل مى كنند كه: روزى در زمان خلافت ابوبكر مردى وارد شد و شديداً به او فحش و دشنام داد. حاضرين شديداً متاثر شدند، در اين حال ابوبرزه اسلمى گفت: اى خليفه! اجازه ده تا او را كه كافر شده به قتل رسانم. خليفه پاسخ داد: احدى به جز پيغمبر(صلى الله عليه وآله) نمى تواند چنين حكمى صادر كند.
3 . معاويه و اتباع او، خليفه چهارم على(عليه السلام) را كه افضل صحابه بود سب و لعن مى كردند. پس چرا او را كافر نمى خوانند؟
4 . عايشه همواره عثمان ـ خليفه سوم ـ را سب و لعن مى كرد و علناً مى گفت: «اين پير خرفت كه كافر شده است را بكشيد»(1) پس چرا كسى عايشه را كافر نمى خواند؟! حال اگر اين حرف را يك شيعه بزند آن وقت او را كافر مى خوانند.
5 . ابن ابى الحديد در جلد چهارم شرح نهج البلاغه مى گويد: ابوبكر در جريان غصب فدك در مسجد و بالاى منبر در مقام انتقاد از اميرالمؤمنين(عليه السلام) بر آمد و به بهترين صحابه رسول الله(صلى الله عليه وآله) دشنام داد و گفت: «او به سان دم روباهى مى باشد و...»(2) ولى هيچ كس او را ابداً تقبيح نمى كند.
6 . امام احمد بن حنبل در جلد سوم مسند مى نويسد: شخصى به خليفه ثانى نوشت: فردى به شخص شما دشنام مى دهد كه شما را سب مى كند، آيا اجازه مى دهيد او را بكشم. عمر در پاسخ نوشت: خون هيچ مسلمانى براى سب و شتم نمودن به مسلمان ديگر ـ مگر رسول الله(صلى الله عليه وآله) ـ مباح نمى شود.
7 . احمد بن حنبل در جلد دوم مسند و نيز در جلد دوم سيرة الحلبية حلبى و نيز در صحيح مسلم و صحيح بخارى آمده است كه: اصحابى مانند ابوبكر و غيره در حضور خود پيغمبر به همديگر دشنام مى دادند و حتى همديگر را مى زدند، و پيامبر خدا آن ها را كافر نمى خواند و آن ها را آشتى مى داد.(3)
از اين مهمتر بنابر اقوال برخى علماى اهل سنت، نظير: ابوالحسن اشعرى اگر كسى قلباً مؤمن ولى به كفر تظاهر نمايد يا خدا و رسول را بدون عذر، شديداً دشنام دهد كافر نمى شود و نمى توان حكم كافر را بر او جارى ساخت. ابن حزم اندلسى در جزء چهارم كتاب الفصل، اين عقايد را به طور مفصل شرح داده است.
بنابراين لعن و دشنام به هيچ يك از صحابه موجب كفر نمى شود و اگر كسى بدون دليل و برهان، مؤمنى را سب نمايد فاسق است و هر عمل فسقى قابل عفو و آمرزش مى باشد. به همين دليل اگر عده اى از شيعيان برخى از صحابه را سب نمايند نمى توان آن ها را كافر خواند، هر چند بر اين باوريم كه سب آن ها بدون دليل و برهان نمى باشد.
همچنان كه ملا سعد تفتازانى در شرح عقايد نسفى گويد: سب صحابى موجب كفر نيست، از آنجا كه بعضى به صحابه حسن ظن داشتند و بدى هاى آن ها را ناديده مى گرفتند و رد اين گفتار جنگ هايى است كه بين صحابه اتفاق افتاده و حسادت و جاه طلبى آن ها را از راه راست منحرف كرده حتى بزرگان صحابه از كارهاى زشت مصون نبوده اند.
**************************************************************************************
1 . الجمل، صص24 و 128 ; النص والاجتهاد، صص393 و 426 ; احاديث ام المؤمنين عايشه، ج 1، صص13 و 162 ; شبهاى پيشاور، ص584 «اقتلو نعثلاً فقد كفر».
2 . سقيفة و فدك، ص104 ; فدك فى التاريخ، ص67 ; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 16، ص215 ; شبهاى پيشاور، ص585 «إنّما هو ثعالة شهيده ذنبه مرب لكلّ فتنة هو الذي يقول كروها جذعة بعد ما هرمت يستعينون بالضعفة و يستنصرون بالنساء كأم طحال أحب أهلها إليها البغي».
3 . اين قبيل اخبار فقط در كتب اهل سنت پيدا مى شود و در كتب شيعيان نمى توان چنين اخبارى را يافت.