ايمان على(عليه السلام) تحقيقى بود يا تقليدى؟
پرسش:
با وجود اين كه على(عليه السلام) اولين كسى است كه اسلام آورد. ولى چون ايشان كودك نابالغى بود، ايمان آوردنش تقليدى بوده است. اما بقيه خلفا كه پيرِ ورزيده و جهان ديده و صاحب عقل كامل بوده اند به طور تحقيقى ايمان آورده اند. آيا ايمان تحقيقى آن ها افضل از ايمان تقليدى على(عليه السلام) نيست؟
پاسخ:
در تاريخ آمده است كه على(عليه السلام) به دعوت پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله) لبيك گفته و اسلام آورده است. اين نقل قول، مورد قبول همه فرقه هاى اسلامى چه شيعه و چه سنى است. حال بايد بررسى نمود كه آيا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى دانسته است كه بر نوجوان نابالغ تكليفى نيست؟! چنانچه نمى دانسته است، پس نسبت جهل به حضرت پيامبر داده ايم. و اگر با وجود اين كه مى دانسته، تكليفى بر نابالغ نيست و او را به اسلام دعوت كرده است، پس كار بيهوده و عبثى انجام داده است. در اين صورت، نسبت لغو و عبث به ايشان داده ايم. بنابراين در هر دو حالت مرتكب كفر شده ايم، زيرا در قرآن مجيد آمده است: } وَما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى{; پيامبر خدا به هواى نفس سخن نمى گويد: آنچه مى گويد: وحى است كه به او رسيده است(1)».
پس قطعاً پيغمبر(صلى الله عليه وآله) على(عليه السلام) را لايق، قابل و آماده دعوت مى دانسته و زمينه ايمان را در او ديده است كه او را به اسلام دعوت نموده است. اگر اين زمينه در ديگران بيشتر و بهتر بود، چه بسا آن ها را زودتر به اسلام دعوت مى كرد.
از طرف ديگر، نه تنها خردسالى و كم سن و سال بودن، با كمال عقل و اراده منافاتى ندارد، بلكه بلوغ سنى فقط براى احكام شرعيه لازم است و براى امور عقلانى شرط سنى وجود ندارد. بديهى است كه ايمان آوردن نيز از امور عقلانى است. بنابراين ايمان آوردن على(عليه السلام) در خردسالى از فضايل آن حضرت به شما مى رود. همان گونه كه قرآن مجيد از زبان عيسى بن مريم ـ طفل تازه به دنيا آمده ـ مى فرمايد: } قالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً{; به درستى كه من بنده خاص خدا مى باشم و خداوند كتاب آسمانى و شرف نبوت را به من عطا فرموده است(2)». در آيه ديگرى از همان سوره درباره حضرت يحيى مى فرمايد: } يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّة وَآتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً{; در كودكى به حضرت يحيى مقام نبوت را بخشيديم(3)». پس آيا مى توان اعطاى اين فضيلت و مقام به يحيى و عيسى را قبل از رسيدن به سن بلوغ، تقليدى و تلقينى وفاقد اعتبار دانست؟ يقيناً اين گونه نيست، زيرا مطابق آيات قرآن براى آن ها فضيلت محسوب مى شود. بنابراين مى توان نتيجه گرفت كه ايمان آوردن در خردسالى براى امام على(عليه السلام) نيز فضيلت مى باشد.
از طرف ديگر، چنانچه ايمان آوردن سه خليفه اول از ايمان آوردن على(عليه السلام) افضل و برتر مى بود از پيامبر خدا به دور و بعيد است كه در مجلسى كه ابوبكر، عمر و ابوعبيده جراح در آن حاضر بودند دست بر شانه على(عليه السلام) زده و فرمود: «اى على تو اولين مؤمنى هستى كه ايمان آوردى و اولين مسلمى هستى كه مسلمان شدى و تو براى من، به منزله هارون نسبت به موسى هستى(4)»؟ پيامبرى كه همه معتقديم بجز وحى سخنى نمى گويد. } وَما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى{ و چون حضرت هارون خليفه بلا فصل حضرت موسى بوده منظور پيامبر(صلى الله عليه وآله) اين بوده كه حضرت على(عليه السلام) خليفه بلا فصل پيامبر(صلى الله عليه وآله) است.
طبرى در تاريخ خود به نقل از سعد ابن ابىوقاص، در پاسخ سؤال پسرش مى نويسد: «ابوبكر پس از آن كه بيش از پنجاه نفر اسلام آوردند، مسلمان شد. عمر نيز پس از اسلام آوردن 45 مرد و 21 زن مسلمان شد». بنابراين مى توان گفت كه «اسلام على(عليه السلام)از «فطرت»، و اسلام آن ها از «كفر و شرك» بوده است. يعنى آن ها از كفر و شرك و بت پرستى بيرون آمده و به اسلام گرويده اند، در حالى كه على(عليه السلام) حتى لحظه اى تمايل به كفر و شرك نداشته است».
به همين دليل، پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «برترين مرد عالميان در زمان من على(عليه السلام)مى باشد(5)». اين حديث را ميرسيد على همدانى ـ فقيه شافعى ـ در كتاب «مودة القربى» نقل كرده است. همچنين محمد بن يوسف گنجى شافعى در باب 24 كتاب كفاية الطالب از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) چنين نقل مى كند: «سبقت گيرندگان همه امت ها در ايمان و توحيد سه نفر بودند كه شرك به خدا نياوردند. اين سه تن على ابن ابى طالب(عليه السلام) و حبيب نجار ـ صاحب ياسين ـ و حزقيل ـ مؤمن آل فرعون ـ بودند كه راست كرداران نيز بودند و على ابن ابى طالب(عليه السلام)افضل آن ها بود(6)».
**************************************************************************************
1 . نجم (3): 3 و 4
2 . مريم (19): 30
3 . مريم (19): 12
4 . مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص290 و ج 3 ص378 ; تاريخ طبرى، ج 4، ص433 ; ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى، ص58 ; شبهاى پيشاور، ص396 «يا عليّ أنت أوّل المؤمنين و أوّلهم إسلاماً و أنت منّي بمنزلة هارون من موسى». اين حديث را بارها عمر خليفه دوم نقل كرده است.
5 . بحار الانوار، ج 37، ص49 ; ينابيع المودة لذوى القربى، ج 2، ص298 ; شبهاى پيشاور، ص399 «أفضل رجال العالمين في زماني هذا عليّ»
6 . مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص290 ; بحار الانوار، ج 64 ، ص205 ; تفسير قرطبى، ج 15، ص20 ; شبهاى پيشاور، ص398 «سباق الأمم ثلاثة لم يكفروا بالله طرفة عين خربيل مؤمن آل فرعون و حبيب النجار صاحب ياسين و عليّ بن أبي طالب(عليه السلام) و هو أفضلهم».