توسل به حقوق پاكان در روايات
در روايات متعددى كه مشايخ اهل سنت به نقل آنها پرداخته اند، توسل به حقوق پاكان چشمگير است، شگفت آنجاست كه مخالفان توسل با وجود اين روايات فراوان هنوز بر منع خود پافشارى مى كنند و نكته آن اين است كه آنها مقلد ابن تيميه هستند نه محقق مسائل، و اگر بدون پيشداورى به اين روايات مى نگريستند هرگز بر منع آن پافشارى نمى كردند.
اينك برخى را در اينجا متذكر شويم:
1. عطيه عوفى از ابو سعيد خدرى نقل مى كند كه پيامبر فرمود: هر كس ازخانه خود به عزم گزاردن نماز در مسجد بيرون آيد واين دعا را بخواند رحمت خدا به او رو مى آورد و فرشتگان زيادى براى او طلب آمرزش مى كنند.
اللّهمّ إنّى أسألك بحقّ السائلينَ عليك، وأسألك بحقّ ممشاي هذا، فانّى لم أخرُج أشراً ولا بطراً ولا رياءً ولا سُمْعة إنّما خرجتُ اتقاءَ سخَطِك وابتغاءَ مرضاتِك أن تُعيذَنى من النار، وأن تغفرَ ذنوبي إنّه لا يغفرُ الذنوبَ إلاّ أنت.(1)
«پروردگارا! من از تو درخواست مى كنم به حقى كه سائلان بر تو دارند، و از تو درخواست مى كنم به حق محل راه رفتنم، من براى خوش گذرانى يا ريا و كسب آبرو از خانه بيرون نيامده ام بلكه خانه را ترك گفتم براى دورى از خشم تو و كسب رضايت تو، از تو مى خواهم مرا از آتش نجاتم دهى و گناهانم را ببخشى زيرا گناهان را جز تو كسى نمى بخشد.
اين حديث از نظر دلالت بر مقصود ما كه توسل به حقوق پاكان است بسيار روشن است، سند حديث نيز صحيح است و همه راويان آن ثقه و مورد اعتماد مى باشند تنها كسى كه بايد درباره آن توضيح مى داد، عطيه فرزند عوفى است.
راوى شناسان درباره او به خوبى داورى مى كنند:
ابو حاتم مى گويد: حديث او نوشته مى شود.
ابن معين مى گويد صالح است.
ابن حجر مى گويد: راستگو است.
ابن عدى مى گويد: از افراد درستكار نقل روايت مى كند.
ابن سعد مى گويد: حجاج به فرماندار خودش بنام محمد بن قاسم نامه نوشت كه: عطيه را بگيرد، و سبّ على را بر او عرضه كنيد. و اضافه مى كند كه او مردى ثقه هست و احاديث صحيحى دارد.
اگر هم برخى درباره او لب نازك مى كنند جرمى جز تشيع ندارد، تشيعى كه مفهوم آن دوستى على و خاندان اوست.
اتقان حديث واستوارى مضمون آن حاكى است كه سخن معصوم است و نظاير آن در احاديث اسلامى زياد به چشم مى خورد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 . سنن ابن ماجه:1/256 شماره 778; مسند احمد بن حنبل: 3/21.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------