طرح ترور ناصرالدين شاه قاجار

نقشه ي ترور ناصرالدين شاه، تصميمي بود كه پس از اعدام علي محمد باب و سركوبي شورش بابيه در نقاط مختلف، توسط بازماندگان اين فرقه صورت گرفت.
رهبري اين حركت را فردي به نام ملا علي ترشيزي، ملقب به «حضرت عظيم»، كه باب نزد او دعوي مهدويت نموده [1] و يكي از اعضاي اداره ي تشريفات شاهي به نام حاجي سليمان خان، بر عهده داشتند.
تحت رهبري اين دو، بابيان پايتخت آماده شدند، تا پس از قتل شاه، علما و اعاظم شهر را نيز كشته و با تصرف شهر و ارك، خزانه و توپخانه، كودتايي را سر و سامان بخشند و حكومت را به دست گيرند [2] .
حادثه ي ترور در روز 28 شوال 1268 ق به هنگام عزيمت ناصرالدين شاه براي شكار اتفاق افتاد و در اين واقعه سه تن از بابيان مسلح، به بهانه ي ارائه ي تظلم نامه به شاه، در سر راه وي قرار گرفتند و پس از نزديك شدن به وي، قصد قتل او را داشتند كه در اين كار ناموفق ماندند.
اقدام به قتل شاه براي بابيان پيامدهاي بسيار سنگيني را در بر داشت. به دنبال اين عمل، تلاش وسيعي از طرف حكومت براي دستگيري و قتل بابيان صورت گرفت؛ به نوشته ي زعيم الدوله:
«... در آن وقت دو هفته شهر تهران در حال انقلاب و اضطراب مستمر بود و در اين حادثه قريب به چهارصد نفر از بابيان كشته و ده ها نفر كه حقيقتا بابي نبودند و دشمنانشان آنها را متهم به بابيگري كرده بودند، به آنها ملحق شدند؛ به همين جهت بعد از اين واقعه ديگر براي بابيگري پايه اي برقرار نشد» [3] .
واقعه ي سوء قصد به جان ناصرالدين شاه نقطه ي عطفي در تاريخ بابيه محسوب مي شود كه به دنبال آن سركوب شديد بابيان در داخل ايران آغاز شد. سپس كليه ي پيروان باب به همراه دو تن از شاخص ترين رهبران آنها، ميرزا حسينعلي نوري و ميرزا يحيي نوري، از ايران اخراج شدند. لازم به ذكر است، ميرزا حسينعلي نوري به سبب نقشي كه در طرح ترور شاه داشت، دستگير و محبوس شده بود [4] كه پس از چهار ماه با مساعدت هاي سفير روسيه آزاد شد و به بغداد گريخت. ساير بابيان به رهبري ميرزا يحيي نوري به بغداد رفتند. از اين مقطع به بعد روند تغيير جنبش بابيه به فرقه ي بهائيه شروع شد و دخالت بيگانگان و جاي پاي آنان در به ثمر رسيدن اين جريان هويدا گشت.
پاورقي ها: ---------------------------------------------------------------------
[1] عبدالحميد اشراق خاوري، پيشين، ج 1، ص 317.
[2] نيكلا (مسيو)، مذاهب ملل متمدنه، تاريخ سيد علي محمد معروف به باب، ترجمه ي ع. م. ف (پاريس 1905)، اصفهان، بي نا، 1332، ص 463.
[3] مهدي زعيم الدوله، پيشين، ص 181.
[4] عزيه خانم، تنبيه النائمين، تهران، ازليان، بي تا، صص 6 - 5 (عزيه خانم خواهر ميرزا حسينعلي بهاء و ميرزا يحيي صبح ازل بود).