روش بهائيان نسبت به محمد علي (غصن اكبر)

فضل الله مهتدي در كتاب خاطرات خويش يكي از برخوردهاي بهائيان با محمد علي را اين گونه توصيف مي كند:
«... هنگامي كه بهائيان به كاخ بهجي رسيدند. شوقي، نواده عباس افندي، گفت: از چكامه هاي شورانگيز بخوانيد كه يكي از آنها را مي خوانم: «و الله زيك فوج عزازيل غبي تر، شد ناقص اكبر، خرسند به اين شد كه رئيس البلها شد» و آن گاه همه با هم مي خواندند: هي هي چه بجا شد».
اين سخنان را كه به آواي بلند و اداهاي ويژه مي خواندند، غصن اكبر و كسان و فرزندانش مي شنيدند... شبي چند نفر گرد هم نشسته بوديم، و شوقي، نواده عباس، هم بود، سخن از ميرزا محمد علي به ميان آمد، شوقي گفت: روزي ميرزا جلال، داماد عبدالبهاء، با چند نفر از جوانان رو به روضه مي رفتند. در راه به ميرزا محمد علي برخوردند، گستاخانه، همه به او رو آوردند و سخنان ناروا گفتند و دست بر پر شالش بردند، ميرزا محمد علي درمانده شد و گفت: پرورشي كه از بهاء يافته ايد اين است؟ و شما را اين گونه بار آورد كه به آزار خويش و بيگانه بپردازيد؟»