عباس افندي (عبدالبهاء)

پس از مرگ حسينعلي بهاء، طبق وصيتش، عباس به جاي او نشست و رهبريت فرقه ي بهايي را به عهده گرفت. او در 5 جمادي الاول سال 1260 ه.ق. از ميرزا حسينعلي نوري و نوابه خانم متولد شده و چون اسم پدر بزرگش ميرزا عباس بود او را به اين نام ناميدند.
او هشت سال و اندي در تهران بوده و در سال 1268 ه.ق. همراه پدرش از تهران به بغداد تبعيد گرديد و دوازده سال در بغداد ماند. وي دو سال در نزد پدر و عموهايش تحصيل كرد و به مدرسه ي قادريه رفت، و تا سن 19 سالگي در نزد شيخ «عبدالسلام شوافي» به تحصيل حكمت و
كلام پرداخت و گاهي به خانقاه دراويش سري مي زد و طرف توجه «شوكت علي پاشا» كه از مراشد صوفيه عثماني بود واقع شد و از او مسايل عرفاني را آموخت و چهار سال پس از فوت شوكت علي پاشا، در چهل سالگي، شرحي بر حديث «كنت كنزا مخفيا» نوشت و از طرف پدرش به لقب «غصن اعظم» معروف شد.
او پنج سال را نيز در ادرنه و بقيه ي عمر را در عكا و حيفا به سر برد و سرانجام در سن 75 سالگي در تاريخ 27 ربيع الاول 1340 ه.ق.
فجأتا از دنيا رفت و در كتاب جمال ابهي شرح مفصلي از زندگي او نوشته شده است.
حال به صورت اجمال به برخي از حالات و رفتارها و نيز افكار و عقايد بهاييان در دوره ي رهبريت عباس افندي اشاره مي شود و در اين راستا از گفته هاي دو نفر از مبلغين بهايي و نزديكان عباس افندي كه جزء ياران خاص او به شمار مي رفتند سخناني نقل مي شود. اين دو تن از كساني بوده اند كه سال ها خود را وقف اشاعه ي افكار و عقايد اين فرقه و تبليغ براي آن نموده اند ولي پس از رويارويي با حقايق و پي بردن به اسرار نهاني از آن راه برگشته و كتاب هايي را در رد بر اين فرقه نوشته اند. يكي از آنان «فضل الله مهتدي» است كه اجمالا از او ذكري مي نماييم.