معجزه اي بزرگ

در آن هنگام که بداي بن بدوي مسير چشمه زرقا را ويران کرد و اهالي مدينه را به تشنگي و بي آبي مبتلا ساخت ، آب چاهي که از عصر رسالت پناه در حرم مطّهر پيامبر و در باغچه روضه مطّهره مسجدالنّبي وجود داشت و از دير زمان آبش تلخ بود و قابل شرب نبود ، از لطف و عنايت پروردگار شيرين و مطبوع گرديد و همه اهالي مدينه را تا رفع محاصره از بي آبي نجات داد .
ايّام محاصره مدّتي بس طولاني به درازا کشيد . مردم محاصره شده به اميد اينکه امروز و فردا قافله شام مي رسند و وهّابيان را قلع و قمع مي کنند و ما را از محاصره رها مي سازند به هر سختي تن دادند و هر مشکلي را تحمّل کردند . ولي ابراهيم پاشا اميرالحاج قافله شام ، به جهت اينکه قدرت مقابله با سپاه بداي بن بدوي را نداشت و يا به هر علّت ديگر گفته بود :
« اهالي مدينه بايد قلعه مدينه را به وهّابيان واگذار کنند ! »
اهالي مدينه به خيال اينکه ابراهيم پاشا با بداي بن بدوي ملاقات کرده ، براي اهالي مدينه امان نامه دريافت کرده ، نامه زيرا را نوشته ، توسّط نمايندگان خود : محمّد طيّار ، حسن قلعي چاوش ، عبدالقادر الياس و علي صويغ ، نزد سعودبن عبدالعزيز فرستادند .