پاسخ اجمالي
در پاسخ اجمالي به اين ادله ميگوييم:
اولا: تمام امت اسلامي با هر فرقه و گروه و مذهبي كه هستند، به كبراي كلي كه همان حرمت بدعتگذاري در دين است اعتقاد دارند. ولي سخن در اين است كه آيا اين مصاديق و اعمال از موارد بدعت محرم به حساب ميآيد يا خير؟
ما معتقديم كه حرام دانستن اين مصاديق از باب اينكه بدعت است از بد فهمي مفتيان وهابي است.
ثانيا: در مورد حديث سوم در جاي خود به اثبات رسيده كهاز حيث سند اشكال دارد.
ثالثا: در مورد بدعت همانگونه كه بعدا اشاره ميكنيم، قصد و نيت انتساب به شارع نهفته است، و لذا اگر كسي يكي از اين موارد را بدون انتساب به شارع انجام دهد هرگز داخل در مفهوم بدعت نخواهد بود.
رابعا: برخي از اين مصاديق در روايات اهل سنت آمده است، و از آنجا كه اين روايات مخالف با پيش فرضها و اعتقادات نادرست وهابيان است، لذا به آنها بيتوجهي كردهاند.
خامسا: ما نيز معتقد به توقيفي بودن عبادات هستيم و ميگوييم: عملي را به قصد و نيت عبادت بدون آنكه از جانب شارع برسد نميتوان انجام داد، ولي مگر همه آن مصاديقي كه تحريم كردهاند، بدين نيت است؟ بلكه به عنوان يك عمل عرفي و عقلايي است كه انجام ميدهند.
سادسا:برخي از اين مصاديق گرچه روايت و دليل خاصي برآن از جانب شارع وارد نشده ولي ميتوان آنها را تحت عنوان عام يا مطلق از ادله قرآني يا روايي وارد كرد.
سابعا: در جاي خود به اثبات رساندهايم كه مطلق تشبه به كفار حرام نيست و نيز انسان را در زمره آنان قرار نميدهد، بلكه انجام عملي از اعمال كفار، انسان را در زمره آنان قرار ميدهد كه از خصوصيات آنها به حساب آيد؛ مثل به گردن آويختن صليب يا زدن ناقوس و... .
اين موضوع را در بحث برپايي مراسم به طور مفصل شرح و تفصيل دادهايم.
ثامنا: بخشي از اين مصاديق در روايات اهل بيتعليهم السلام به آنها اشاره شده است و از آنجا كه سنت اهل بيت پيامبر حجت است. لذا ميتوان آنها را از مصاديق بدعت خارج كرد.