1 - توحيد انحصاري‌

محمد بن عبدالوهاب مي‌گويد: «... وانا في ذلك الوقت لا اعرف معني لا اله الا الله، ولا اعرف دين الاسلام، قبل هذا الخير الذي من الله به، وكذلك مشايخي ما منهم رجل عرف ذلك، فمن زعم من علمآء العارض انه عرف معني لا اله الا الله او معني الاسلام قبل هذا الوقت او زعم من مشايخه ان احدا عرف ذلكم، فقد كذب وافتري ولبس علي الناس ومدح نفسه بما ليس فيه»؛(127) «... من در آن وقت معناي لا اله الا الله را نمي‌دانستم و نيز دين اسلام را نمي‌فهميدم، قبل از اين خيري كه خداوند آن را بر من منت گذاشت. و نيز در بين مشايخم هيچ كس وجود نداشت كه اين معنا را درك كند. پس هر كس از علماي "عارض" گمان كند كه معناي لا اله الا الله را فهميده و يا معناي اسلام را قبل از اين وقت شناخته، يا گمان كرده كه احدي از مشايخ اين معنا را فهميده‌اند، دروغ و افترا بسته و امر را بر مردم مشتبه كرده است و خودش را به چيزي نسبت داده كه در او نيست.»
از اين عبارت محمد بن عبدالوهاب استفاده مي‌شود كه او معتقد به كفر تمام مردم قبل از خودش و دعوتش بوده است، و تنها او بوده كه توحيد را آورده است. و قبل از دعوت او به توحيد، هيچ كس معناي كلمه توحيد را نفهميده است.