اجتناب از گزافهگويي در تكفير
بسياري از مردم در فهم حقيقت عوامل و اسبابي كه انسان را از دايره اسلام خارج ميكند و موجب ميشود كه متصف به كفر گردد، به اشتباه و بيراهه رفتهاند و لذا بيجهت افرادي را متهم به كفر مينمايند. آنان به حدي در اين امر افراط دارند كه در نتيجه قضاوتشان به جز اندكي از مسلمين، كسي براسلام باقي نميماند، كه مصداق بارز آنان در اين عصر و زمان وهابيان ميباشند. آنان گرچه به انگيزه امر به معروف و نهي از منكر چنين نسبتي را به مسلمانان ميدهند ولي بايد بدانند كه در اداي اين فريضه، ملاحظه حكمت و موعظه حسنه ضرورت دارد؛ همان گونه كه خداوند متعال ميفرمايد: «ادْع الي سبيل ربك بالْحكْمه والْموْعظه الْحسنه وجدلْهم بالتي هي احْسن»؛(114) «با حكمت و اندرز نيكو به راه پرودرگارت دعوت نما و با آنها به روشي كه نيكوتر است استدلال و مناظره كن.»
ميدانيم كه اين طريق و روش در برخورد، به پذيرش طرف مقابل نزديكتر است. لذا اگر كسي مسلماني را كه نماز ميخواند و فرايض ديني را به جاي ميآورد و از محارم الهي اجتناب ميكند، به اموري كه نزد او بر حق است دعوت كند در حالي كه طرف مقابل برخلاف عقيده اوست، در صورت نپذيرفتن نبايد او را متهم به كفر و شرك نمايد؛ زيرا از قديم الايام آراي علما و مردم مختلف بوده و هنگام دعوت، بعضا عقايد يكديگر را نميپذيرفتند، لذا نميتوان به مجرد نپذيرفتن عقايدي را كه نزد من برحق است، يك مسلمان را به كفر و زندقه متهم كرد.
علامه امام سيد احمد مشهور الحداد ميگويد: «وقد انعقد الاجماع علي منع تكفير احد من اهل القبله الا بما فيه نفي الصانع القادر جل و علا او شرك جلي لايحتمل التاويل او انكار النبوه او انكار ما علم من الدين بالضروره او انكار متواتر او مجمع عليه ضروره من الدين»؛(115) «به طور حتم اجماع منعقد شده بر اينكه هيچ يك از اهل قبله را نميتوان تكفير كرد مگر در عقيدهاي كه منجر به نفي خداوند قادر جل و علا شده يا در آن شرك آشكاري باشد كه احتمال تاويل در آن نباشد. يا انكار نبوت بوده يا چيزي از ضروريات دين انكار گردد، يا خبر متواتر يا امري كه اجماع بر ضروري بودن آن است انكار شود.»
در غير اين موارد حكم به كفر مسلمان امر خطيري است. پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «اذا قال الرجل لاخيه يا كافر فقد بآء بها احدهما»؛(116) «هرگاه شخصي به برادر دينياش بگويد اي كافر، يكي از آن دو به كفر بازگشته است.» يعني اگر آن شخص واقعا كافر بود كه هيچ وگرنه خود شخصي كه اين نسبت را داده به كفر سزاوارتر است.