تقسيم توحيد نزد وهابيان‌

وهابيان توحيد را بر سه نوع تقسيم نموده‌اند: ربوبي، الوهي و توحيد در اسما و صفات.
ابن عثيمين مي‌گويد: «توحيد ربوبي؛ يعني اختصاص دادن خلق، ملك و تدبير به خداوند. توحيد الوهي همان توحيد عبادت است؛ يعني اين‌كه عبادت تنها مخصوص خداوند است. توحيد اسما و صفات؛ يعني اثبات هر صفتي كه در ادله بر خداوند ثابت شده، لكن بدون در نظر گرفتن نظير و شبيهي براي خداوند».(47)
اين تقسيم اشكالاتي دارد كه به برخي از آن‌ها اشاره مي‌شود:
1 - ربوبيت به معناي خالقيت نيست، بلكه همان‌گونه كه قبلا به آن اشاره شد عبارت از تدبير و اداره عالم و تصرف در شوون آن است.
2 - از بررسي آيات و مطالعه تاريخ بت‌پرستان به دست مي‌آيد كه توحيد در خالقيت مورد اتفاق مردم شبه جزيره العرب بوده، و تنها مشكل آنان توحيد در ربوبيت و الوهيت و عبوديت است. از همين رو خداوند متعال به پيامبرش مي‌فرمايد: «ولينْ سالْتهمْ منْ خلق السماوات واْلارْض ليقولن الله»؛(48) «و اگر از آنان سوال كني چه كسي آسمان‌ها و زمين را خلق كرد، همه مي‌گويند: خدا.»
3 - «اله» به معناي معبود نيست، لذا توحيد در الوهيت به معناي توحيد در عبوديت نيست؛ بلكه مقصود از «اله» همان معنايي است كه از لفظ جلاله «الله» استفاده مي‌شود و تنها فرقشان در اين است كه اولي كلي و دومي مصداق آن كلي است. شاهد اين مدعا آن است كه در كلمه اخلاص «لا اله الا الله» اگر مقصود از «اله» معبود باشد جمله كذب محض مي‌شود؛ زيرا به طور وضوح در خارج معبوداني غير از خداوند مي‌بينيم كه مورد پرستش مردم واقع مي‌شوند.
4 - در مورد معناي توحيد صفاتي نيز اشكالاتي متوجه تقسيم آنان است كه در بحث كيفيت صفات الهي به آن اشاره كرده‌ايم. خلاصه اين كه حقيقت توحيد در صفات به معناي عينيت صفات با ذات است، نه نيابت ذات از صفات كه معتزله قايل‌اند، و نه زيادت صفات بر ذات كه اشاعره قايل‌اند و نه اين معنايي كه وهابيان به آن معتقدند؛ زيرا معنايي كه وهابيان اعتقاد دارند، يا سر از تشبيه در خواهد آورد يا تعطيل.