ب) ادّعاى «مهدويت»
همين كه از دعاوى «بابيّت» و «ذكريّت» مدّتى گذشت و گروهى نزد سيّد على محمّد شيرازى جمع شدند، وى ادّعاى خود را تغيير داد و از «مهدويّت» سخن به ميان آورد و گفت:
من ام آن كسى كه هزار سال مىباشد كه منتظر آن مى باشيد.(33)
برخى آورده اند، خودِ «باب» از عراق به مكّه رفت و چنان كه بابيّان گفته اند، در آن جا دعوى مهدويّت خود را علنى ساخت. در اخبار ظهور مهدى عليه السلام آمده است كه او، ابتدا در مسجد الحرام، خود را معرفى مىكند، او نيز به مكّه رفت. سپس به بوشهر بازگشت، رحل اقامت افكند.
مدّت دعوت قائميّت و مهدويّت او، حدود دو سال و نيم در آخر زندگى اش بيش نبود و با وجود توبه نامه، در ادّعاى خويش ثبات قدم نداشته است.(34) انديشمندان مسلمان، اعم از شيعه و سنّى، كتابهاى بسيارى در ردّ اين فرقه نوشته اند كه در ادامهى اين سلسله نوشتار، تعدادى از آنها را يادآور خواهيم شد. إن شاء اللّه.