پنجم ـ عبداللّه بن يحيى الكاهلى الكوفى برادر اسحاق
هـر دواز روات حـضـرت صـادق وكـاظـم عليهما السلام مى باشند وعبداللّه وجاهت داشت نزد حـضـرت كـاظـم عـليـه السلام وآن حضرت سفارش اورا به على بن يقطين كرده بود وبه اوفـرمـوده بـود كـه ضـمـانـت كـن بـراى مـن كـفـالت كـاهـلى وعـيـال اورا تـا ضـامـن شـوم بـراى تـوبـهـشـت را، عـلى قـبـول كـرد وپـيـوسـته طعام وپول وساير نفقات شهريه براى ايشان مى داد وچندان بر كـاهـلى نعمت عطا مى كرد كه عيالات و قرابات اورا فرومى گرفت وايشان مستغنى بودند تا كاهلى وفات كرد.
وكاهلى قبل از وفات خود به حج رفت وخدمت حضرت امام موسى عليه السـلام وارد شـد، حـضـرت بـه اوفـرمـود عـمـل خـيـر بـه جـا آور در ايـن سـال ، يـعـنـى اهـتـمـامـت در عـمـل خـيـر زيـادتـر بـاشـد هـمـانـا اجـل تونزديك شده ، كاهلى گريست ، حضرت فرمود: براى چه مى گويى ؟ گفت : براى آنـكـه خـبـر مـرگ به من دادى ، فرمود: بشارت باد تورا! تواز شيعيان مايى وامر توبه خـيـر اسـت ، راوى گـفـت كـه بـعـد از ايـن زنـده نـمـاند عبداللّه مگر زمان كمى ، پس وفات كرد.(203)