ذكر احوال حضرت معصومه عليها السلام مدفونه به قم و ثواب زيارت آن مخدره
امـا دخـتـران حـضـرت مـوسـى بـن جـعـفـر عـليـه السـلام بـر حـسـب آنـچـه بـه مـا رسـيـده افـضـل آنـهـا سـيـده جليله معظمه فاطمه بنت امام موسى عليه السلام معروفه به حضرت مـعـصـومـه عـليـها السلام است كه مزار شريفش در بلده طيبه قم است كه داراى قبه عاليه وضـريـح وصـحـن هـاى مـتـعـدده وخـدمـه بـسـيـار ومـوقـوفـات اسـت وروشـنـى چـشـم اهـل قـم ومـلاذ ومـعـاذ عـامـه خـلق اسـت ودر هـر سـال جـمـاعـات بـسـيـار از بـلاد شـدّرحال كنند وتعب سفر كشند به جهت درك فيوضات از زيارت آن معظمه عليها السلام .
و سـبـب آمـدنـش بـه قـم چـنـانـكـه عـلامـه مـجـلسـى رحـمـه اللّه از ( تـاريـخ قـم ) نـقـل كـرده واواز مـشـايـخ اهـل قم روايت كرده آن است كه چون ماءمون حضرت امام رضا عليه السـلام را در سـال دويـسـت از هـجـرت از مـديـنـه بـه مـروطـلبـيـد يـك سال بعد از آن خواهرش حضرت فاطمه عليهما السلام به جهت اشتياق ملاقات برادرش از مـديـنـه بـه جـانـب مـروحركت كرد، پس همين كه به ساوه رسيد مريضه شد پرسيد كه از ايـنـجـا تا قم چه مقار مسافت است ؟ گفتند: ده فرسخ است . پس خادم خود را فرمود كه مرا به جانب قم ببر. پس آن حضرت را به قم آورد ودر خانه موسى بن خزرج بن سعد فرود آورد.
وقـول اصـح آن اسـت كـه چـون خـبـر آن مـخـدره رسـيـد بـه آل سعد همگى متفق شدند كه به قصد آن حضرت بيرون روند واز آن حضرت خواهش نمايند بـه قـم تـشريف آورد، پس در ميان همه موسى بن خزرج بر اين امر تقدم جست همين كه به خدمت آن مكرمه رسى مهار ناقه آن حضرت را گرفت وكشيد تا وارد قم ساخت ودر خانه خود آن سـيـده جليله را منزل داد، پس آن حضرت مدت هفده روز در دنيا مكث نمود وبه رحمت ايزدى ورضـوان اللّه پيوست ، پس اورا غسل داده وكفن نمودند و در ارض بابلان آنجا ـ كه امروز روضه مقدسه اواست وملك موسى بوده ـ آن حضرت را دفن كردند.(180)
صاحب ( تاريخ قم ) گفته كه حديث كرد مرا حسين بن على بن على بن بابويه از مـحـمـّد بـن حـسـن بـن وليـد كـه چـون فـاطـمـه عـليـهـا السـلام وفـات كـرد اورا غـسـل دادنـد وكـفـن كـردنـد وحـركـت دادنـد اورا وبـردنـد به بابلان وگذاشتند اورا نزديك سـردابـى كـه بـراى اوكـنـده بـودنـد، پـس آل سـعـد بـا هـم گـفـتـگـوكـردنـد كـه كـيـسـت داخـل سـرداب شـود وجـنـازه بـى بـى را دفـن نمايد؟ بعد از گفتگوها، راءى ايشان بر آن قـرار گـرفـت كـه خـادمـى بـود از بـراى ايـشـان بـه غايت پير كه نامش قادر بوده ومرد صـالحـى بـوده اومـتـصـدى دفـن شـود، چون فرستادند عقب آن شيخ صالح ، ديدند دونفر سـوار كـه دهـان خـود را بـسـتـه بـودنـد بـه لئام بـه تـعـجيل تمام از جانب رمله يعنى ريگزار پيدا شدند چون نزديك جنازه رسيدند پياده شدند ونماز بر آن مخدره خواندند وداخل در سرداب شدند واورا دفن كردند وبيرون آمدند وسوار گشتند ورفتند وكسى نفهميد كه ايشان چه كسى بودند.(181)
در روايـت اول اسـت كـه مـوسـى بـر سـر قـبـر آن مخدره سقفى از بوريا بنا كرد تا آنكه حضرت زينب دختر حضرت جواد عليه السلام قبله اى بنا كرد بر روى قبر، و محراب نماز فاطمه عليها السلام هنوز موجود است در خانه موسى بن خزرج .
فقير گويد: كه در زمان ما نيز آن محراب مبارك موجود است وآن واقع است در محله ميدان مير مـعـروف اسـت بـه ( ستيّه ) يعنى معروف به ( ستى ) وستى به معنى خانم وبى بى است .
بـدان كـه در بـقـعـه حضرت فاطمه جماعتى از بنات فاطميه وسادات رضائيه مدفونند، مـانـنـد زيـنب وام محمّد وميمونه دختران حضرت امام محمّد جواد عليه السلام ، در نسخه اى از ( انساب مجدى ) ديدم كه ميمونمه دختر امام موسى عليه السلام با معصومه فاطمه است وبريهه دختر موسى مبرقع وام اسحاق جاريه محمّد بن موسى وام حبيب جاريه محمّد بن احـمـد بـن موسى ـ رضوان اللّه تعالى عليهم اجمعين ـ واين كنيزك مادر ام كلثوم دختر محمّد بـوده اسـت . ودر فـضيلت زيارت حضرت فاطمه بنت موسى عليه السلام روايات بسيار وارد شـده از جـمـله در ( تاريخ قم ) مروى است كه جماعتى از مردم رى خدمت حضرت صـادق عـليـه السـلام رسـيـدنـد وگـفـتند: ما از مردم رى هستيم .
حضرت فرمود: مرحبا به بـرادران مـا از اهـل قم ! ايشان عرض كردند كه ما از مردم رى هستيم ! ديگر مرتبه حضرت هـمـان جـواب را فرمود، آن جماعت چند كرّت اين سخن را گفتند و همين جواب را شنيدند، آنگاه حـضـرت فـرمـود: هـمـانـا از بـراى حـق تـعـالى حـرمـى اسـت وآن مـكـه اسـت ، وبـراى رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه وآله وسـلم حـرمى است وآن مدينه است . وبراى اميرالمؤ منين عـليـه السـلام حـرمـى اسـت وآن كـوفـه اسـت ، واز بـراى مـا اهل بيت حرمى است وآن بلده قم است وبعد از اين دفن شود در آنجا زنى از اولاد من كه ناميده شـود بـه فـاطمه ، هركس اورا زيارت كند بهشت از براى او واجب شود، راوى گفت : وقتى كـه آن حـضـرت ايـن فـرمـايـش نـمـود هـنـوز مـتـولد نـشـده بـود امـام مـوسـى عـليه السلام .(182)
روايـت شـده كـه حضرت امام رضا عليه السلام به سعد اشعرى قمى فرمود كه اى سعد! نـزد شـمـا قـبرى از ما هست . سعد گفت : فداى توشوم ! قبر فاطمه دختر امام موسى عليه السلام را مى فرمايى ؟ فرمود: بلى ، هر كه اورا زيارت كند وحق اورا بشناسد از براى اواسـت بهشت ، وبر اين مضمون روايات بسيار است .(183) قاضى نوراللّه در ( مـجـالس المـؤ مـنين ) فرموده از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه گفت آگـاه بـاش بـه درسـتـى كـه از بـراى خـدا حـرمـى اسـت وآن مـكـه اسـت واز براى حضرت رسـول صـلى اللّه عليه وآله وسلم حرمى است وآن مدينه است واز براى اميرالمؤ منين عليه السلام حرمى است وآن كوفه است ، آگاه باش به درستى كه حرم من وحرم اولاد من بعد از من در قم است ، آگاه باش به درستى كه قم كوفه صغيره است وهمانا از براى بهشت هشت در اسـت سه در آنها به سوى قم است ، ووفات كند در قم زنى كه از اولاد من باشد، ونام او فاطمه دختر موسى عليه السلام است كه داخل مى شوند به سبب شفاعت اوشيعه من جميع ايشان در بهشت .(184)
بدان كه در ( كافى ) روايت شده از يونس بن يعقوب كه چون حضرت موسى عليه السـلام رجـوع كرد از بغداد وتشريف برد به مدينه در فيد كه نام منزلى است دخترى از آن حضرت وفات يافت در آنجا اورا مدفون نمودند وحضرت فرمود بعضى موالى خود را كـه قـبـر اورا گـچ انـدود كـنـد وبـنـويـسـد بـر لوحـى اسـم اورا و بـگـذارد آن را در قبر او.(185) ودر ( تاريخ قم ) است آنچه كه حاصلش اين است :
چـنـين رسيده كه رضائيه دختران خود خود را به شوهر نمى دادند؛ زيرا كسى را كه همسر وهم كفوايشان بود نمى يافتند، وحضرت موسى بن جعفر عليه السلام را بيست ويك دختر بوده است وهيچ يك شوهر نكرده اند. واين مطلب در ميان دختران ايشان عادت شده ، ومحمّد بن عـلى الرضـا عليه السلام به شهر مدينه ده ديه وقف كرده است بر دختران وخواهران خود كه شوهر نكرده اند واز ارتفاعات آن ديه ها نصيب وقسط رضائيه كه به قم ساكن بوده اند از مدينه جهت ايشان مى آوردند.