سـيـزدهـم ـ خـبـر عـلى بـن مـسـيـّب هـمـدانـى و آنـچـه مـشـاهـده كـرده از دلائل آن حضرت
مـحـقـق بـهـبـهـانـى رحـمـه اللّه در تـعـليـقـه بـر ( رجال كبير ) در احوال على بن مسيب همدانى فرموده كه در بعض كتب معتمده است كه اورا بـا حضرت موسى بن جعفر عليه السلام گرفتند ودر بغداد اورا در همان محبس موسى بن جـعـفـر عـليـه السـلام حـبس كردند وچون طول كشيد مدت حبس اووشوق سختى پيدا كرد به مـلاقـات عـيـال خـويـش ، حـضـرت فـرمـود: غـسـل كـن . چـون غـسـل كـرد حـضـرت فـرمـود: چشم را بر هم گذار، پس فرمود: بگشا، چشمان خود را.
چون گـشـود خـود را نـزد قـبـر امـام حـسـين عليه السلام ديد پس نماز گزاردند نزد آن حضرت وزيـارت نمودند. پس فرمود: ديدگان را بر هم نه بعد فرمود: بگشا! چون گشود خود را نـزد قـبـر حـضـرت پـيغمبر صلى اللّه عليه وآله وسلم ديد در مدينه . فرمود: اين قبر پـيـغـمـبـر اسـت پـس بـرو بـه نـزد عـيال خود تجديد عهد كن ومراجعت كن به نزد من ، رفت وبرگشت . دوباره فرمود: چشم به هم گذار، پس فرمود: باز كن چون چشم گشود خود را بـا آن حـضـرت در بـالاى كـوه قـاف ديـد ودر آنـجـا چـهل نفر از اولياء اللّه ديد كه تمام اقتدا كردند به امام موسى عليه السلام وبعد از آن فرمود: چشم به هم نه وبگشا، چون گشود خود را با
آن حضرت در زندان ديد!(61)
مـؤ لف گـويـد: كـه در اصـحـاب حـضـرت رضـا عـليـه السـلام در احوال زكريا بن آدم بيايد ذكر على بن مسيب مذكور.