بيستم ـ يونس بن ظبيان كوفى
كـه از روات اصـحـاب حـضـرت صـادق عـليـه السـلام اسـت و اگـر چـه فـضـل بـن شاذان او را از كذابين شمرده و نجاشى فرموده كه او ضعيف است جدا و التفات كـرده نـمـى شـود بر روايات او و ابن غضائرى گفته كه او غالى و كذاب و وضاع حديث اسـت و لكـن شـيـخ ما ـ عطّر اللّه مرقده ـ در خاتمه ( مستدرك ) فرموده : و دلالت مى كند بر حسن حال او و استقامت و علو مقام او و عدم غلو او اخبار بسيارى ، پس آن اخبار را ذكر فـرمـوده كـه از جـمـله كـلام حـضـرت صـادق عـليـه السـلام اسـت در حق او كه در ( جامع بـزنـطـى ) است كه فرموده ( رَحِمَةُ اللّهُ وَ بَنى لَهُ بَيْتَا فِى الجَنَّةِ كانَ وَ اللّهِ مَاْمُونا عَلَى الْحَديثِ ) .
و هم تعليم حضرت صادق عليه السلام به او زيارت حضرت سيدالشهداء عليه السلام را بـه نـحـوى شـيـخ در ( تـهـذيـب ) و ابـن قـولويـه در ( كامل ) روايت كرده ، و نيز تعليم آن جناب به او دعاى معروفى كه در نجف بايد خواند كـه اول آن اَللّهـُمَّ لابـُدَّ مـِنْ اَمـْرِكَ اسـت كـه در تـمـام كتب مزاريه مذكور است و هم تعليم او فـرموده آن ( عوذه ) (226) را كه براى رفع درد چشم نافع است . الى غـيـر ذلك . و نـيز شيخ ما جواب داده از اخبارى كه در مذمت او وارد شده به تفصيلى كه مقام گنجايش ذكر ندارد، طالبيت رجوع كنند به آن كتاب شريف .(227)
و گذشت در فيض بن المختار چيزى كه متعلق به او بود.
تذييل : مؤ لف گويد: كه شايسته ديدم در ذيل احـوال اصـحـاب حـضـرت صـادق عـليـه السـلام ايـن روايـت را نقل كنم و اين باب را به آن ختم كنم :